معبد داش کسن در نزدیکی روستای ویر در حدود 13 کیلومتری جنوب شرقی شهر سلطانیه در یک محوطه تاریخی مستطیل شکل به طول 400 متر و عرض 300 الی 50 متر قرار دارد. در داخل این محوطه سه غار نسبتاً عمیق در دل کوه کنده شده و در حدّفاصل غار ضلع جنوبی و غارهای اضلاع شرقی و غربی، حجاری‌های زیبایی به چشم می‌خورد که در ایران بی‌نظیر است و مشابه آن در جای دیگری از کشور دیده نمی‌شود. این نقوش حجاری شده شامل دو تصویر اژدها می‌باشد که به صورت قرینه در مقابل یکدیگر حک شده و طول هر کدام 3/5 متر است. در طرفین این نقش محرابه‌های زیبایی منقوش به طرح‌های اسلیمی، گل و بوته و مقرنس‌های سنگی مربوط به دوره اسلامی حجاری شده‌اند. این اثر تاریخی یادگاری از دوره ایلخانیان است و بنا بر عقیده برخی باستان‌شناسان، قدمت این معبد به قبل از اسلام می‌رسد که در زمان ایلخانان، نقوشی از جمله اژدها بر آن افزوده شده است. شکل‌گیری این معبد پس از درگذشت ارغون‌شاه، به همت خواهر سلطان محمد خدابنده به نام الجای خاتون، آغاز شد ولی به پایان نرسید. متأسفانه در حال حاضر آثار زیادی از شکل نخست این معبد باقی نمانده و تنها سنگ‌های بزرگ و پراکنده در گوشه و کنار معبد دیده می‌شود. این مکان در میان گردشگران به «معبد اژدها» معروف است. داش کسن در لغت به معنای سنگ‌بُر می‌باشد.

معبد داش کسن زنجان

معبد داش کسن زنجان

معبد داش کسن زنجان

معبد داش کسن زنجان

معبد داش کسن زنجان

معبد داش کسن زنجان

معبد داش کسن زنجان


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:معبد, داش کسن ,زنجان,استان زنجان, | 14:5 | نویسنده : عارف بساکی |

گرمابه مزبور موسوم به حاج ابراهیم ، متعلق به نسل پنجم مالک فعلی ( آقای ابراهیم سرمدیان ) می باشد . این بنا از جمله ابنیه عام المنفعه و اوقافی بوده که بصورت استیجاری در تحت اختیار خانواده سرمدیان می باشد . این بنا در راسته بازار بالا ، کوچه سقّالر ، ضلع جنوبی بازار قرار گرفته است . ورودی اصلی این بنا رو به شمال (بطرف بازار) بوده که در سمت چپ ودر کنار آن درب بزرگی چوبی،جهت استفاده و دسترسی به پشت بام و یا موتور خانه فعلی قرار گرفته، نمای ورودی بنا در حال حاضر ساده و بدون تزئینات خاصی با روکشی از سیمان سفید می باشد .
در بدو ورود به حمام و قبلا از وارد شدن به هشتی ، با ایجاد سه پله اختلاف ارتفاع بین کف کوچه و هشتی ( در حدود 115 سانتی متر ) حل شده است . هشتی مزبور بشکل مربع مستطیل و در جهت شرقی غربی بوده که در دو ضلع شرقی غربی آن دو مدخل دیده می شود :
1 – ورودی غربی :(موسوم به سردخانه دهلیزی است باریک با سقفی کوتاه به شکل زانویی بوده که در نهایت به سربینه (رختکن ) ختم می شود . [1] 2 – ورودی شرقی :راهرویی است به شکل L در ابعاد 28/1×80/3 سانتی متر که به سربینه می رسد .

سربینه ( رختکن ) :
این قسمت فضاییست چهار ایوانی به شکل مربع مستطیل که در جهت شمال به جنوب کشیده شده است . ایوانها بصورتی قرینه و در چهار جهت اصلی شمالی جنوبی و شرقی غربی تعبیه گردیده اند ، کف سربینه نسبت به کوچه در رقم 180 سانتی متری می باشد .
در قسمت مرکزی این فضا ، گنبد بزرگ بر جرزهای جانبی استوار گردیده و در مرکز این گنبد نیز یک نورگیر قرار گرفته که در سه جانب آن ( شرقی ، جنوبی ،غربی) بر روی ساق گنبد سه نورگیر کوچکتر تعبیه گردیده است . با عنایت به محل و جهت قرار گرفتن نورگیرهای مزبور می توان یقین داشت که علاوه بر عمل نورگیری ، عملکرد ساعت آفتابی را نیز داشته اند ، چرا که روشن شدن نورگیر ضلع شرقی حکایت از طلوع آفتاب و شروع روز را داشته و همچنین تابش نور خورشید بر نورگیر ضلع جنوبی و یا نورگیر ضلع غربی موجب نمایان شدن اواسط یا اواخر روز برای شستشو کنندگان بوده است . هر یک از ایوانها دارای نورگیری بوده اند. که در حال حاضر فقط نورگیر جنوبی و غربی موجود بوده ونورگیرهای ایوانهای شمالی و شرقی مسدود شده است . در وسط سربینه یک حوض هشت ضلعی از جنس سیمان وجود داردکه بنا به گفته مالک ، این حوض به جای حوضی قدیمی که به شکل مربع مستطیل از جنس سنگ با پاشورهایی از کاشی بوده ، ساخته شده است .
در پیرامون و دورتادور فضای سربینه سکّوهایی جهت نشستن مراجعین وجود دارد که در حال حاضر بر روی آن کمد های چوبی ساخته شده است بطور کلی فضای سربینه دارای تاسیسات وملحقاتی از جمله سردخانه و قهوه خانه می باشد که سرد خانه در ضلع غربی بصورت دهلیزی بوده که ورودی آن از هشتی اول تعبیه گردیده است ، قهوه خانه بصورت یک فضای کوچک به شکل L در ضلع شرقی سربینه می باشد . این تاسیسات ( سردخانه و قهوه خانه ) در حال حاضر بلا استفاده و در پشت کمد های ایجاد شده ، مستور می باشند .
گرمخانه :
جهت ورود به فضای گرمخانه می بایست از ورودی ضلع غربی سربینه وارد شد . در بدو ورود ، به عرض 97 سانتی متر یک حوض آب به شکل مربع مستطیل ساخته شده شستشو کنندگان قبل از ورود و بعد از خروج از گرمخانه پای خود را به آب داخل آن آغشته می نمایند سپس وارد فضای دیگری که به شکل مربع مستطیل (پاگرد) در ابعاد 63/1 × 97/2 می شویم ، این فضا در رقم 240- سانتی متری نسبت به کف کوچه می باشد . ( هر چه بیشتر به گرمخانه نزدیکتر می شویم بتدریج اختلاف ارتفاع فضاها نسبت به کف کوچه نیز بیشترمی شود ) در پاگرد مزبور دو مدخل جهت دسترسی به سرویسهای دستشویی و به راهرو متصل به گرمخانه تعبیه گردیده است ورودی دستشویی در ضلع جنوبی و ورودی گرمخانه در ضلع غربی پاگرد قرار گرفته است . برای ورود به گرمخانه می بایست یک راهرو را به طول 55/1 و به عرض 65 سانتی متر طی نموده ، سپس به فضای هشت ضلعی یا نماز خانه برسیم . کف این فضا در رقم 280 – سانتی متری نسبت به کف کوچه می باشد . که در قسمت مرکزی و در جهت قبله یک سکو از سیمان به ارتفاع 15 سانتی متر ساخته شده که در قسمت انتهای آن نیز یک مهر نصب گردیده است . این فضا محلی برای انجام فرایض دینی شستشو کنندگان بوده که در حد فاصل سربینه و گرمخانه ساخته شده است .
گرمخانه :
بعد از نماز خانه وپس از طی یک راهرو به طول 120 سانتی متر با یک شیب ملایم به فضای اصلی شستشو یعنی گرمخانه می رسیم ، گرمخانه فضاییست چهار ایوانی ، ایوانها در چهار جهت اصلی ، ( شمال ، جنوب ، شرق، غرب ) تعبیه گردیده اند . این فضا در رقم 300 سانتی متر نسبت به کف اصلی کوچه قرار گرفته است . در مرکز گرمخانه گنبد اصلی برجرزهای جانبی استوار گردیده است ، در مرکز گنبد نیز مطابق با گنبد سربینه یک نور گیر بزرگ با سه نورگیر کوچکتر در ساق گنبد و در سه جهت ( شرق ، جنوب ؛ غرب ) تعبیه گردیده است . نورگیرهای مزبور چنانچه در قبل نیز توضیح داده شد یقیناً علاوه بر عملکرد نورگیری یک نوع ساعت آفتابی نیز می باشند .در داخل گرمخانه فضای ایجاد شده توسط ایوانهای چهارگانه هر کدام به نوعی مورد استفاده بوده و دارای عملکرد خاصی نیز می باشند :

ایوان جنوبی :این فضا در اصل شاه نشین بوده که در حال حاضر توسط یک دیوار با ایجاد تغییراتی به دو قسمت مساوی تبدیل شده و بصوررت دوش مورد استفاده می باشد ، در حد فاصل بین شاه نشین و ایوان غربی ( جرز جنوب غربی ) مدخلی که به خلوتی راه دارد دیده می شود .
خلوتی : فضاییست مربع شکل به ایعاد 10/2 × 30 /2 متر که به دو قسمت مساوی تقسیم شده است .ا
ایوان غربی :
این فضا با ایجاد دو دیوار به سه قسمت مساوی تقسیم شده و بصورت دوش مورد استفاده می باشد ، در پشت ایوان غربی محیطی در ابعاد حدوداً 3 × 30/8 متر در سالهای اخیر جهت انبار آب سرد و گرم ساخته شده است که ورودی ان از پشت بام می باشد ، در حد فاصل بین ایوان غربی ایوان شمالی ( جرز شمال غربی ) محیطی به شکل مربع مستطیل در ابعاد 97 × 30/1 در نظر گرفته شده است ( عکس شماره 17 )
ایوان شمالی :این قسمت نیز با ایجاد خزینه آب گرم به شکل مربع مستطیل درابعاد حدوداً 4 × 50/6 متر مورد استفاده می باشد . جهت کنترل آب خزینه، پنچره ای مشبک در ارتفاع 90/2 سانتیمتر در نظر گرفته شده که دسترسی به آن از طریق چهار پله امکان پذیر می باشد ( عکس شماره 18 ) منبع آب سرد نیز در جوار خزینه آب سرد بوده که ورودی آن در جرز شمال شرقی تعبیه شده است .
ایوان شرقی :ایوان مزبور در مقابل ایوان غربی به شکل پنج ضلعی منظم در ابعاد 105 × 160 سانتی متر می باشد ، این قسمت در حال حاضر فضای اصلی جهت شستشو و مشت و مال در گرمخانه می باشد .
مصالح به کار رفته :
عمده مصالح بکار رفته در احداث بنا شامل لاشه سنگ از جنس گرانیت ( در پی بنا ) ، آجرهای 20×20 با ملاط گل ( جهت چیدن جرزها ، طاق ، و تویزه ها ) ، استفاده از سنگ تراورتن سفید جهت کف فرش واستفاده از گچ آهک جهت پوشش نماهای داخلی را نام برد .
تزئینات بنا :
با توجه به اظهارات مالک ( آقای ابراهیم سرمدیان)، گرمخانه و سربینه مزّین به تزئیناتی از قبیل اهک بری و کاشیکاری منقوش بوده که متأسفانه در سالهای اخیر ( چهل سال پیش ) بجای کاشیهای فیروزه ای منقوش گرمخانه ، کاشیهای سفید بکار رفته و همچنین بر روی آهک بریهای نیز قشری از سیمان سفید کشیده شده است .

قدمت و تاریخچه بنا :
از آنجائیکه متأسفانه سند مکتوبی که دالّ بر زمان ساخت و یا نام بانی و سازنده بنا در دسترس نمی باشد ، لذا در این راستا می توان به روشهای زیر عمل نمود :
1 – تحقیقات میدانی و مصاحبه و مذاکره با مالک و سالخوردگان محلی .
2 – توجه به نوع معماری و سبک ساخت بنا و همچنین موقعیت قرار گرفتن و ارتباط آن با مجموعه همجوار . با عنایت به مذاکرات به عمل آمده و اظهارات مالک بنا ، سی سال پیش کتیبه ای از جنس سنگ در حین پی کنی بنا بدست آمده که سال 1133 را نشان می داده است .
(تاریخ ذکر شده همراه با شک و تردید می باشد ) متأسفانه این کتیبه که به سرقت رفته و فعلاً موجود نمی باشد . نظر به مصاحبات و همچنین موقعیت بنا در بافت قدیمی و با توجه به سبک و نوع معماری می توان ساخت این بنا را به اواخر صفویه نسبت داد .
سیستم آبرسانی :
در ضلع غربی ورودی اصلی گرمابه ، درب بزرگ چوبی قرار گرفته است این ورودی جهت دسترسی به پشت بام ، چاه آب و آتشدان در نظر گرفته شده است . به منظور تامین آب مورد نیاز در این بنا از روش ایجاد چاه بهره لازم گرفته شده ، و چاه مزبور ( عکش شماره 21 ) در ضلع شمالی بنا و بطور مسلط بر خزینه و سایر اندام بنا تعبیه گردیده است . ( اختلاف ارتفاع دهانه چاه نسبت به خزینه در حدود 4 متر می باشد ) جهت تامین آب مورد نیاز ، ابتدا با دلو آب را از چاه بالا کشیده و سپس داخل یک حوضچه که بوسیله لوله های سفالی ( تنبوشه ) به خزینه راه داشته است ، جاری می نمودند .
مقدار آب خزینه دایماً توسط متصدی مورد بازدید و بررسی بوده و از خزینه نیز به سایر قسمتهای حمام توسط لوله های سفالی انشعاباتی گرفته شده است . برای استفاده و بهره برداری از آب مورد نیاز بامسدود نمودن راه اب یک قسمت توسط گلوله پارچه ای و باز نمودن راه آب در محل مورد نظر آب لازم را تامین می نمودند . در سیستم آبرسانی مزبور آنچه قابل تامل است :
1 – ایجاد اختلاف ارتفاع بین سرچشمه آب با سایر اندام بنا جهت جاری شدن آب .
2 – نحوه تقسیم بندی و ایجاد انشعابات لازم از خزینه
3 – تعبیه لوله های سفالی ( تنبوشه ) به منظور انتقال آب در تمامی قسمتهای بنا.
متأسفانه در این قسمت با ایجاد لوله کشی و اتصال به سیستم آبرسانی شهری ، تاسیسات قبلی از حیض انتفاع ساقط شده است .
سیستم گرمایش و مواد گرمازا :
نظر به تحقیقات به عمل آمده ، سوخت مورد نیاز جهت ایجاد گرمای لازم در ابتدا از سوخت فضولات حیوانی بوده که بعد ها از نفت سیاه و گازوییل استفاده شده و در سالهای اخیر نیز با آمدن گاز از این سوخت به عنوان منبع انرژی زا بهره برداری می شود . گرمای لازم در این گرمابه با بهره گیری از چند روش تامین می گردد :
1 . گرمای حاصله از سوخت مواد انرژی زا – این گرما از تون حمام شروع شده و ضمن گرم نمودن آب خزینه ، گرمای حاصله از طریق گربه روهایی که در زیر کف ساخته شده به دیگر قسمتهای بنا نیز انتقال داده می شود .
2 .نوع معماری – با ایجاد اختلاف ارتفاع و همچنین پیچ وخم هایی بین تاسیسات حمام موجبات حفظ بیشتر گرما و همچنین جلوگیری از نفوذ سرما به داخل بنا فراهم شده است.

گرمابه حاج ابراهیم


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:گرمابه, حاج ابراهیم,استان زنجان, | 14:0 | نویسنده : عارف بساکی |

دودکش جن در 20 کیلومتری شهر ماهنشان و 120 کیلومتری زنجان قرار دارد. این پدیده طبیعی در اصطلاح زمین‌شناسی «هودو» (Hoodoo) نامیده می‌شود و در اصل نوعی سنگ به شکل قارچ می‌باشد که بر اثر فرسایش پدید آمده و شبیه به مناره بلند و نازکی است که سنگ دیگری روی آن قرار گرفته است. هودوها بیشتر در آمریکا دیده می‌شوند که یک نمونه از آن‌ها در منطقه برایس کنیون می‌باشد که تصاویر آن نیز بسیار مشهور است. در غرب رودخانه می‌سی‌سی‌پی و شرق کوه‌های راکی آمریکا و کانادا نیز این پدیده‌های طبیعی دیده شده‌اند. در کپه داغ ترکیه نیز وجود دارند که مردم داخل آن‌ها زندگی می‌کنند. در صربستان و تایوان نیز این مناظر دیده شده‌اند. در بخش فرانسوی کوه‌های آلپ این پدیده را به نام «خانم‌هایی با موهای درست شده» می‌شناسند. در روستای وردیج در نزدیکی منطقه وردآورد نیز نمونه‌هایی وجود دارد که به خاطر شکل و نوع فرسایش، آن‌ها را هودو می‌نامند اما فقط در زنجان آن‌ها را دودکش جن نام گذاشته‌اند که در این خصوص دلیل مشخصی وجود ندارد و شاید به اعتقادات کهن مردم این خطّه برمی‌گردد.

هودو در آمریکا

 

دودکش جن

هودو در ترکیه

دودکش جن

هودو در وردیج تهران

دودکش جن

اشکال هودو در استان زنجان (دودکش جن)

 

دودکش جن

دودکش جن

دودکش جن

دودکش جن


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:دودکش, جن,استان زنجان, | 13:52 | نویسنده : عارف بساکی |

آبشارهای وزنه سر در روستای وزنه سر در 17 کیلومتری آب‌بر شهرستان طارم نرسیده به درام و 95 کیلومتری شهر زنجان قرار دارد. آبشارهای وزنه سر از سه آبشار زیبا تشکیل شده است که برای دسترسی به آبشار اول از روستا، در حدود 1 ساعت پیاده‌روی لازم دارد و از آبشار اول تا آبشار دوم نیز 30 دقیقه فاصله است. مسیر آبشارهای وزنه سر از میان انواع باغ‌های میوه از جمله زیتون، گردو، فندق، انگور، تمشک و … عبور کرده و مناظر زیبایی ایجاد می‌کند.

لازم به ذکر است که نام این روستا در اصل «ورنه سر» بوده که در راستای تغییر نام‌های ترکی به فارسی، به صورت «وزنه سر» درآمده که هیچ گونه ارتباط معنایی با مکان مورد نظر ندارد.

آبشار وزنه سر

آبشار وزنه سر

آبشار وزنه سر

آبشار وزنه سر

آبشار وزنه سر

آبشار وزنه سر


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:آبشار, وزنه سر,استان زنجان, | 13:51 | نویسنده : عارف بساکی |

دریاچه پری در دهستان اوریاد از توابع بخش مرکزی شهرستان ماهنشان و 152 کیلومتری شهر زنجان و 45 کیلومتری شهر ماهنشان قرار دارد. این دریاچه یکی از زیباترین جاذبه‌های طبیعی شهرستان ماهنشان است و تقریباً تنها دریاچه طبیعی استان زنجان محسوب می‌شود. دریاچه پری که نام دیگر آن خندقلو می‌باشد، در حدود 500 مترمربع مساحت دارد و با چشم‌اندازی بسیار زیبا در میان یک دشت وسیع گسترده شده است. بهترین زمان سفر به این منطقه اواخر بهار و اوایل تابستان می‌باشد.

دریاچه پری

دریاچه پری

دریاچه پری


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:دریاچه, پری,استان زنجان, | 13:50 | نویسنده : عارف بساکی |

آبشار ایلان دره سی در موقعیت جغرافیایی N365939 E482907 در استان زنجان واقع است. این آبشار در دره ایلان دره سی واقع در 2 کیلومتری شرق روستای ماری در منطقه دربند سرخ آباد واقع شده است. سرخ آباد یکی از مناطق حفاظت شده کشور است که از تنوع زیستی بالایی برخوردار است. ارتفاع این آبشار در حدود 12 متر و آبشاری فصلی است که از ذوب برفهای ارتفاعات بالادست و ریزش های جوی پدید می آید. روستای ماری از توابع شهر ارمغانخانه زنجان و فاصله آن تا شهرستان زنجان در حدود 50 کیلومتر است.

اين منطقه در 18 كيلومتري شمال غرب زنجان واقع شده است. اين منطقه به دليل شرايط اكولوژيكي خاص خود، دارا بودن زيست گاه هاي متنوع كوهستاني، تپه ماهوري، دشتي و محيط هاي آبي از تنوع گونه جانوري بالايي برخوردار است. آهوي ايراني زیباترين و بارزترين پستاندار منطقه است. تشي بزرگترين جونده منطقه است كه در اطراف باغها و مزارع زندگي مي كند و آفت محصولات باغي و جاليزي است.
كل و بزوحشي، خرس قهوه اي، پلنگ، شنگ(پستاندار خزدار) و انواع پرندگان بومي و مهاجر مانند بالابان، قرقي، طرلان، شاهين، كبك دري، تيهو، كبك و … انواع مارها، مارمولك ها و ماهي ها در این منطقه زندگی می کنند. اين منطقه از وفورگياهي با ارزشي برخوردار است مانند باريحه و راس … اين منطقه بيش از نيمي جنگل هاي طبيعي و خودرو استان زنجان را در خود جاي داده است. كوه هاي قله ها و دره هاي اين منطقه زيبايي خاصي را براي بينندگان رقم زده است.

آبشار ایلان دره سی

آبشار ایلان دره سی

آبشار ایلان دره سی
منبع : کویرها و بیابان های ایران


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:آبشار, ایلان دره سی,استان زنجان, | 13:49 | نویسنده : عارف بساکی |

غار خرمنه سر در فاصله 110 کیلومتری شهر زنجان و 22 کیلومتری شهر آب‌بر (مرکز شهرستان طارم) و در کوه سر به فلک کشیده و بلند خرمنه سر در سمت شمالی روستای شاه‌نشین (یا به قول اهالی محل؛ شانیش) واقع گردیده است. این غار عظیم و باابهت در ارتفاع 1600 متری از سطح دریا قرار دارد و برای رسیدن به آن باید از بستر رودخانه‌ای که از کوه‌های شمالی شانیش سرچشمه می‌گیرد و همچنین از میان درختان سرسبز و زیبای زیتون و انجیر گذشت و به سوی ارتفاعات شمالی پیش رفت. در نزدیکی قله کوه خرمنه سر دهانه مشبک و پنجره مانند و در عین حال نسبتاً وسیع غار خرمنه سر واقع شده است. این دهانه ارتباطی به غار اصلی ندارد و نباید با ورودیِ غار اصلی اشتباه گرفته شود. بعد از عبور از این دهانه شبکه مانند، سنگ‌های خارا و به دنبال آن سنگ‌های سفید آهکی که به شکل ستون‌های بزرگ استالاکتیت و استالاگمیت درآمده‌اند دیده می‌شوند. بالای ورودیِ غار، حفره بزرگ و تنور مانندی به شکل اطاقی به‌ نظر می‌رسد که در میان حفره‌های کوچک احاطه شده است و بالا رفتن از میان سنگ‌ها و رسیدن به اطاق و انتهای آن نیازمند دقت و مهارت لازم است (درون این اطاق‌ها آثار زیستی شامل ظروف سفالی شکسته و پیه‌سوزهای قدیمی شکسته دیده می‌شود). در حفره‌های اطراف، خفاش‌ها و شب‌پره‌های بسیاری است که در درون غار لانه دارند و با صدای پا به هر سو پرواز می‌کنند. با ادامه راهپیمایی در یک مسیر دالان مانند، یک فضای نسبتاً وسیع پدیدار می‌شود که آن نیز به نوبه خود به برکه آب صاف و زلالی منتهی می‌گردد که اطراف آن را سنگ‌های سفید و آهکی فراگرفته‌اند. در اینجا قسمت‌های مختلف و زوایای غار فرعی به پایان می‌رسد.

در فاصله 50 متری این غار دهانه بزرگ حفره‌ای شبیه به دهانه چاه وجود دارد که برای ورود به این حفره باید به حالت خزیده و درازکش حرکت کرد. به محض ورود به داخل حفره، دنیایی پر از شگفتی پدیدار می‌گردد. پس از حفره، پرتگاه مهیبی ظاهر می‌شود که فرود از آن مستلزم استفاده از ادوات فنی کوهنوردی است. ادامه راه طولانی و تونل مانند است. بار دیگر دهانه چاهی بزرگ دیده می‌شود که انتهای آن مشخص نیست و پایین رفتن از آن به مهارت و شجاعت کافی نیاز دارد.

پیدا شدن ظروف شکسته سفالی حاکی از این مسئله است که در گذشته‌های دور این غار محل زندگی و یا پناهگاه افرادی بوده است. بعد از خروج از چاه و حدود 100 متر پیشروی، انتهای این شاخه از غار شناخته و کشف می‌شود. در مراجعت، دخمه‌ای دیده می‌شود که برای گذشتن از این دخمه باید از طناب کوهنوری استفاده نموده و جوانب احتیاط را رعایت نمود. این راه اندک اندک سربالایی می‌شود و کف آن لغزنده است چنان که اندکی بی‌احتیاطی احتمال خطر سقوط دارد. یک سالن بزرگ به ابعاد 80×80 متر و با سقفی بسیار بلند که با نور پروژکتور قوی نیز انتهای آن معلوم نمی‌شود، قرار دارد. اطراف سالن از استالاکتیت و استالاگمیت پوشیده شده است. سالن با شیب ملایم و مرطوب به سطح پایین و زیرزمین ادامه می‌یابد و چنین به نظر می‌رسد که غار به انتها رسیده در حالی که چنین نیست و در مجاورت نقطه انتهایی، شعبه‌ای عمیق و طولانی ظاهر می‌شود. کف و سقف این دهلیز شباهت بسیاری به بنای بازارهای قدیمی دارد و در چند نقطه آن در فاصله‌های 20 تا 30 متری طاقچه‌های کوچکی با دست حفر شده است. در کف دهلیز چاه عمیق و تاریکی دهان باز کرده است که با ادامه راه مسیری دیده می‌شود که انتهای دهلیز است و در همان جا انتهای چاه عمیق و تاریک نیز دیده می‌شود. در حقیقت این چاه عمیق شاخه دیگری از شعبات غار بوده که به انتهای دهلیز می‌رسد. رسیدن به این نقطه غار حداقل نیازمند 6 ساعت تلاش و راهپیمایی است. با رسیدن به آخرین شاخه غار که محوطه‌ای وسیع و مملو از سنگ‌های معلق و بزرگ می‌باشد، غار به پایان می‌رسد.

این غار از نظر مطالعات باستان‌شناسی و پدیده‌های تاریخی حائز اهمیت است. مطالعات سطحی، دو دوره استقرار کاملاً روشن و متمایز را عرضه می‌نماید. دوره نخستین شامل ابزار و ادوات سنگی و تیغه‌های سنگ چخماق متعلق به زندگی غارنشینی انسان پیش از تاریخ است که تعیین قدمت آن با اطلاعات موجود و بدون مقایسه با آثار شناخته شده و انجام آزمایشات لازم، کاری بسیار دشوار خواهد بود ولی آنچه که مسلم است قدمت استقرار دوره نخستین در این غار تاریخی، پیش از هزاره پنجم قبل از میلاد است. دوره دوم آثار زیستی مشخص و روشن است. آثار سفالی و ادوات زیستی موجود در اطاق‌ها و دهلیزها، متعلق به اوایل قرن چهارم هجری قمری است.

این منطقه برخلاف فلات مرکزی ایران که استقرارهای پیش از تاریخ تا دوران آغار ادبیات به صورت پیوسته قابل تعقیب و بررسی است، به لحاظ کوهستانی و صعب‌العبور بودن آن، یک ابهام 10 هزار ساله را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر ادامه و ارتباط تمدن‌های مستقر در تپه حصار دامغان، تپه سیلک کاشان، تپه چشمه علی شهر ری، سایت تاریخی سگزآباد و تپه زاغه دشت قزوین که اقوام ساکن و بومی در فلات ایران به حیات خود ادامه داده و پس از طی دوران نوسنگی به تمدن شایانی رسیده و با عنوان تمدن فلات ایران و یا تمدن سفال نخودی رنگ مشهور و معروف است، به طور عام و چشمگیر در منطقه وجود ندارد و با برسی‌هایی که به عمل آمده تنها چند مورد در آن دیده می‌شود که ادامه تمدن دشت قزوین از اوایل هزاره پنجم تا اواخر هزاره دوم قبل از میلاد را نشان می‌دهد. البته این تنها مورد در منطقه کوهستانی استان زنجان نیست بلکه در مناطق دیگری همچون مازندران، گیلان و کردستان نیز همین ویژگی وجود دارد و دلیل این مسئله به احتمال زیاد صعب‌العبور بودن مناطق ذکر شده است که ارتباط اقوام مستقر در این نواحی را مشکل نموده و موجب رکود تمدن در استقرارهای انسانی در این نواحی گردیده است. به همین دلیل زمان عصر نوسنگی در این مناطق تداوم یافته و اقوام مستقر در این منطقه تا اواسط هزاره سوم قبل از میلاد، به روش شکاروَرزی ادامه حیات داده‌اند.

غار خرمنه سر

غار خرمنه سر

غار خرمنه سر

غار خرمنه سر

غار خرمنه سر


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:غار, خرمنه سر,استان زنجان, | 13:44 | نویسنده : عارف بساکی |

تپه تاریخی صایین قلعه، به هزاره اول پیش از میلاد تعلق دارد با وسعت 40×60 و ارتفاع 4 متر، در داخل محوطه امام ‌زاده یحیی (ع) قرار گرفته است. گمانه های موجود حاکی از این است که وسعت این تپه تاریخی بیش تر از تپه امروزی بوده است. قبرهای موجود در محوطه از زیست انسان ها در این تپه و در سه دوره مشخص در این تپه حکایت دارد. آثار کشف شده از این تپه بر استقرار انسان ها در هزاره اول قبل از میلاد، قرن هشتم هجری قمری و آثار مربوط به دوره های جدید تر اسلامی گواهی می دهند.

تپه صایین قلعه ابهر

تپه صایین قلعه ابهر


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:تپه, صایین قلعه, ابهر,استان زنجان, | 13:41 | نویسنده : عارف بساکی |

مقبره ی شیخ براق یا چلبی اوغلو ،با نقشه ی هشت گوش ،در بخش جنوبی خانقاه و احتمالا”درون فضای محصوری قرارداشته است .هر چند به نظر می رسد این دو بنا در یک زمان ساخته نشده ،اما فاصله ی زمانی هم نداشته اند .ارتفاع این بنا 17 متر ،طول هر ضلع از بیرون 16/4 و قطر بنا 6/7متر است .

برای ساخت بنا ابتدا سه ردیف سنگ سبز تراشیده شده چیده شده و سپس آجرچینی دیوارها با سبک زیبای آلت ولغت و و کاربندی تا سطح 5/2 متری اجرا شده است 0از این ارتفاع به بعد ،فرم آجرچینی ساده شده ،تفاوتی اساسی با بخش تحتانی جود دارد .

هر ضلع خارجی مقبره ،با طا قنماهای زیبایی با قوس ها ی پنج و هفت کند نماسازی شده اند .

بر بالای این طاق ها ،گنبدی آجری با ساقه ای نسبتا” بلند استوار شده است .این گنبد،ازدیوارها – ی خارجی کمی عقب تر است وروی پایه ای شانزده ضلعی قرار گرفته است .

درگاه ها ،از قطعات سنگ تراشیده ساخته شده و کف بنا نیز از قطعات سنگ فرونشانده در آهک سنگفرش شده است .در این کف ،سوراخی جهت دسترسی به سرداب زیرین تعبیه شده است .در این سرداب ،قبر سلطان در وسط قرار دارد و اجساد مریدان با توجه به درجه و مراتب آنها در گرداگرد آن قرار داده شده است .محوطه ی داخلی مقبره شامل اتاق هشت گوش ساده ای به اضلاع 75/3 متر است .دیوار ها کاملا”ساده است ودر میان هر ضلع آن ،طاقنما و طاقچه ی بلندی به ضلع 75/1 و ارتفاع 3 متر به چشم می خورد . دیوارهای داخلی اضلاع مقبره ،از یک قشر گچ پوشیده شده است . در ورودی ، رو به طرف شمال است .در سمت جنوب نمای داخلی ،محراب بسیار جالبی با مقرنس های گچبری دیده می شود .طاقنماهای اضلاع داخلی داخلی در زیر گنبد ،به 16 ضلع تبدیل شده وسپس دایره ی گنبد بر روی آن قرارگرفته است که نور گیرهای بالای ترنبه ها ،بر گریو گنبد تعبیه شده است که نور داخل را فراهم می سازد .

این بنا در بخش فوقانی –خاصه گنبد –فاقد تزیینات لازم از جمله پوشش کاشی است و چنین به نظر می رسد که بعد از اینکه مقبره را تا ارتفاع 5/2 متری ساخته اند ،تحولاتی که شاید مرگ سلطان یا دیگر تحولات سیاسی بوده ،سبب شده است که ساختمان مقبره را با سرعت بیشتر و تزیین کمتری بسازند .

مقبره دارای حیاطی با دودر بوده؛یکی در قسمت جنوبی و دیگری در منتهی الیه دیوار شرقی که هر دو در دوره های بعد به وسیله ی سنگ های نامنظم و بدون ملاط مسدود شده است .در قسمت جنوب غربی حیاط نیز آثار دو زیرزمین کشف گردیده که به نظر می رسد محل مقابربوده است .

پلان معماري اين مجموعه با الهام از عقايد ومراتب صوفيه طراحي و هر يك از فضاها با عملكردي خاص ، اجراشده است.

واحد نخستين در قسمت ورودي به مرتبه فقرا اختصاص داشته، طالبان جنت، مرتبه بعدي اين فرقه، در زواياي قسمت ورودي جاي گرفته اند.

حجرات انفرادي صحن مركزي با دارا بودن درهاي كوتا، محل رياضت مريدان را با توجه به مراتب آنها تشكيل مي داده است. صحن خانقاه محل سماع جكعي بوده كه سلطان در وسط و مريدان در گرداگرد آن حلقه مي زده اند و بدين ترتيب حلقه ذكر بر پا مي گرديده است. محتملا واحدهاي جنوبي خانقاه به عنوان كلاسهاي آموزشي و فضاي واقع در طرفين ايوان جنوبي محل حلقه ذكر زمستاني بوده است.

طبقه دوم بنا در طرفين ايوان به شدت آسيب ديده و فروريخته و گرداگرد آن عنصري شبيه به جان پناه ديه مي شود. حاصل اينكه قرينه سازي در كل مجموعه كاملا رعايت شده است و مصالح اصلي بنا را لاشه سنگها و ساروج تشكيل داده و سقف حجرات و زوايا گنبدي شكل مي باشد.

عده اي از محققان و باستانشناسان بناي خانقاه را مقدم بر مقبره سلطان چلپي مي دانند و بعضي از انان تاريخ احداث مقبره را مقدم بر خانقاه اعلام نموده اند. دونالد ويلبر معتقد است«… بنابراين احتمال كه مقبره قبل از خانقاه ساخته شده و اين محل از نظر تبرك براي بناي خانقاه در نظر گرفته شده باشد تاريخ مقبره را به احتمال مي توان در حدود سال 1330 ميلادي (720 هجري قمري دانست).

آندره گدار، سال احداث بناي خانقاه را 733 هجري قمري پيشنهاد نموده اس. بعضي از محققين نظريات و پيشنهادات ارائه شده را تأييد كرده و آنها را تكرار نموده اند. ولي به نظر نگارنده تاريخ 733 هجري قمري هم چنان كه مذكور خواهد افتاد سال نوشتن كتيبه در اين بناي تاريخي است و متن آن نيز صراحتا اين مورد را تأييد نموده است.

به هر تقدير مطالعات عمومي و سطحي تاريخ بناي خانقاه را پيش تر از سالي كه پيشنهاد گرديده ارائه مي دهد. زيرا سال تعيين شده احداث اين بنا،؟ مربوط به اواخر دوران ابوسعيد است كه حيات سياسي و اقتصادي سلطانيه و حكومت رو به افول بودهخ و احداث چنين بناهايي در ان محل بعيد به نظر مي رسد.

يكي از مدارك بسيار ارزنده اي كه در حل مسئله تاريخ گذاري واقعي بناي خانقاه از اهميت بسزايي برخوردار است، مطالعه كتبه حك شده جرز جنوبي ايوان جنوبي است . اينكتيبه در سه قطعه كه يكي در بالا و دو قطعه در طرفين ايوان نوشته شده، از اسناد بسيار معتبر در شناسايي شهر سلطانيه و نكات و دقايق آن است. قسمتي از اين كتيبه ازميان رفته، ولي آثار باقي مانده و قابل بررسي، به اين پرسش پاسخ مناسب داده است. اينك متن كتيبه عينا از نظر خوانندگان مي گذرد.

(در ايام دولت پادشاه اسلام فرمانرواي ربع جا… خالد ملكه … شيخ شيوخ آفاق، شيخ براق اعادالله علينا…

صاحب معظم افتخار ايراني باني الخيرات خواجه شمس الدوله والدين محمد قزويني… بيرون آورده است و وقف خانقاه شميسه كرده كه در قزوين انشا گرانيد و … شرط كرده كه … عموم خلايق … هيچكس را …)

در طرف چپ ايوان، كتيبه با متن زير نوشته شده:

سخطباري تعالي و ملائكه و من بدله من بعد ما ممعهوا نال اسمه علي الذين ببدلوهو عند الله سميع عليم وما جري الا علي الله ان الله لا يضيع اجر المحسنين … ثلاث و ثلاثين و سبعمائه الهلاليه كتب في ليله عيد…

بررسي من كتيبه در اين بناي اريخي از حساسيت خاصي برخوردار است .

نخست اسم حقيقي دو تن، به نامهاي شيخ براق در كتيبه اول و خواجه شمس الدوله والدين محمد در كتيبه مياني آمده است، در منابع و مآخذي كه نگارنده در دسترس دارد تا به حال شخصيت سياسي و مذهبي شيخ براق كه در كتيبه اسم وي با جمله اعدالله علينا آمده، روشن نشده است. ليكن ذكر اسم خواجه شمس الدوله والدين والمحمد دركتيبه مياني از نظر تاريخ گذاري اهميت بسزايي دارد.

متن كتيبه با جملاتي نظير صاحب معظم، افتخار ايران باني الخيرات خواجه شمس الدوله والدين محمد…. شروع گرديده و هر يك از اين كلمات به مناسبتي ذكر شده و در معرفي شخصيت اسم موردنظر نقش اساسي دارند.

اولاد صاحب معظم وافتخار ايران لقب محمد بن محمد جويني ملقب به شمس الدين از رجال دوره اباقاآن مغول است، وي پسر بهاء الدين محمد، صاحب ديوان است كه در سال 657 به حكومت بغداد منسوب شد و پس از جلوس سلطان احمد تكودار، حكومت خراسان و مازندران، آذربايجان و عراق و عجم به وي واگذار گرديد و پس از شكست سلطان احمد و به قدرت رسيدن ارغنون، خواجه شمس الدين محمد به اصفهان گريخته و پس از بعه قتل رسيدن احمد به طرف اردوي ارغنون حركت نموده و از وي عذرخواهي كرد عهاقبت در نزديك اهر به سال 683 مقتول گرديد. اين شخصيت يكي از رجال بزرگ و پر افتخار ايران در عهد ايلخانان و از نظر فضايل زبانزد خاص و عاكم بوده است.

با ذكر آنچه گذشت اين بنا در حد فاصل سالهاي 657(سال به قدرت رسيدن وي) و 683 (سال قتل وي) احداث گرديده و وقف خانقاه شميسه شده است. به استناد عين متن كتيبه كه قبلا به نظر رسيد، سال 733 تاريخ احداث بنا نبوده بلكه سال نوشتن كتيبه است.

قسمت دوم اين مجموعه تاريخي بقعه معروف به سلطان چلپي است . پلان اين بنا هشت ضلعي است و هر ضلع آن از نماي خارجي به طول 16/4 متر، به ارتفاع 17 متر و به قطر 5/7 متر بازيبايي خاصي طراحي و اجرا گرديده است.

بنا ابتدا با سه رديف سنگ تراشيده ساخته شده است كه در اين قسمت سنگهايي از نوع ماسه اي كم دوام به كار رفته و سپس آجرچيني با سبك زيباي آلت و لغت و كاربندي آجري تا رقوم 5/2 متر اجراء شده است. فرم آجر چيني در طاق نماهاي هشت گانه متفاوت به نظر مي رسد . پس از آنكه ادامه كار با آجر چيني ساده انجام گرفته و حد فاصل جرزهاي هشتگانه طاق نماهاي زيبايي طراحي و اجراء شده كه طاقهاي پنج اوهفت كند آن را زينت داده اند. بالاي اين جرزها گنبد آجري با ساقه نسبتا بلند استوار شده است، پلان هشت ضلعي با اجراي ترمپه ها به پلان 16 ضلعي و سپس به دايره تبديل شده و گنبد بر آن نشسته است.

سبك قبر سلطان چلبي در اين آرامگاه اهميتي بسزا دارد، از اين نظر كه اين قبر، حلقه ذكرصوفيه را تداعي مي كند. بدين معني كه داخل مقبره به فضاهايي تقسيم گرديده، كه جسد سلطان در وسط دفن شده و اجساد مريدان با توجه به درجه و مراتب آنها، در گرداگرد آن قرار داده شده اند. بحث در باب انتساب اين بقعه به سلطان چلپي هنوز مفتوح است، علت تغيير در سبك آجر چيني قابل بحث و بررسي بوده و بالاخره ارتباط خانقاه با مقبره مي بايستي به طور متقن روشن گردد.

اين اثر به شماره 167 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است .

مجموعه تاريخي شیخ براق یا چلپي اوغلي


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:مجموعه, تاريخي,شیخ براق,چلپي اوغلي,استان زنجان, | 13:38 | نویسنده : عارف بساکی |

تپه ی بزرگی که در موقعیت 1.5 کیلومتری جنوب گنبد سلطانیه واقع شده و با نام تپه نور شناخته می شود. این تپه 1.8 هکتار مساحت و 15 متر ارتفاع دارد. این سایت در سال 1971 میلادی مورد کاوش واقع شد که در کاوش ها ، پایه های یک ساختمان عظیم دوازده ضلعی یافت شد که به احتمال زیاد یک برج گنبدی همانند مقبره اولجایتو است با جنبه های دیگری همچون راهرو ها، پله ها، تزئینات و بقایای یک گنبد. پایه ها از قطعات سنگی ساخته شده که با ملات به هم متصل شده اند. یافته های باستان شناسی همچنین گواه وجود گنبدی بزرگ که شاید یکی از گنبد های دو پوسته بوده، می باشد. گچ اندود و کاشی های سفالی تزئینی در آثار مخروبه ساختمان پیدا شده است. برج گنبدی از بین رفته در تپه نور به احتمال زیاد مقبره ی غازان خان، برادر بزرگتر اولجایتو بوده است. همچنین در فعالیت های باستان شناسی اخیر در محوطه تپه نور کوچک نشانه هایی از سکونتگاه های پیش از تاریخ یافت شده که می توان قدمت آنها را به اوایل هزاره چهارم پیش از میلاد دانست. سفال های بدست آمده از این تپه شباهت زیادی به سفال های کشف شده در دشت قزوین دارد که وجود سکونتگاه هایی در همان زمان را نشان می دهد.

تپه نور ابهر

تپه نور ابهر

تپه نور ابهر

تپه نور ابهر

تپه نور ابهر

تپه نور ابهر


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:تپه ,نور, ابهر,استان زنجان, | 13:37 | نویسنده : عارف بساکی |

سد کینه‌ورس در شهرستان ابهر و در فاصله 14 کیلومتری جنوب‌غربی این شهرستان و حدود 5 کیلومتری روستای کینه‌ورس قرار دارد. این سد بر روی شاخه‌کینه‌ورس از رودخانه ابهررود که از جنوب به طرف شمال جریان داشته و به دشت تاکستان وارد می شود

قرار است بزودی کلاس اموزشی قایق رانی و اسکی روی اب در دریاچه این سد برگزار شود و این محل با طبیعت زیبایش به یک منطقه تفریحی تبدیل شود.

سد کینه ورس


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:سد, کینه ورس,استان زنجان, | 13:33 | نویسنده : عارف بساکی |

محوطه تاریخی تپه قلعه در روستای قلعه در3 کیلومتری شمال باختری سلطانیه، در قسمت جنوب باختری چمن سلطانیه، به ابعاد 140×70 متر و به ارتفاع 15 متر قرار گرفته است. این تپه از نظر آثار باستانی بسیار غنی بوده و براساس مطالعات انجام شده روی سه لایه‌ از این تپه، نتایج خوبی به دست آمده است. در لایه های زیرین قلعه تپه، سفال‌ هایی با نقش داغدار دیده شده که به وفور در لایه‌های پایین و اطراف تپه پراکنده شده‌ و انتساب نخستین لایه تمدنی آن را به اواخر هزاره دوم قبل از میلاد تایید مى کنند. فراوانی ظروف معروف سلطان آبادی و سفال‌های مشخصه سلطانیه با لعاب فیروزه‌ای و نقش مشکى در لایه دوم، تعلق آن را به دوران ایلخانی قطعی کرده است. لایه سوم تپه قلعه نیز به بقایای قصر معروف فتحعلی شاه قاجار تعلق دارد. پژوهشگران و باستانشناسان، تپه قلعه سلطانیه را بقایای قصر سوگلی فتحعلی شاه قاجار می دانند.

تپه تاریخی قلعه تپه  ابهر

تپه تاریخی قلعه تپه  ابهر

تپه تاریخی قلعه تپه  ابهر


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:تپه, تاریخی, قلعه, تپه, ابهر,استان زنجان, | 13:31 | نویسنده : عارف بساکی |

بشارگله خانه در 15 کيلومتري شمال شرق ابهر و در مسير ييلاق مرشون(مرچين) واقع شده است. مسير دسترسي به آبشار گله خانه(کوله خانه) از ميان باغات پربار و درختان سرسبز منطقه مي گذرد که در آن ميان درختان بلند سپيدار و گردو، جلوه خاصي دارند. تقريبا يک کيلومتر مانده به روستاي مرشون،يک راه انحرافي خاکي در کنار جاده مي باشد که به روستا و آبشار گله خانه منتهي مي شود. در کنار روستا، رودخانه کوچکي جاري است که با حرکت در امتداد رودخانه و به سمت پايين به آبشار آن خواهيد رسيد. شهرستان ابهر و خرمدره در دره اي بسيار سرسبز و زيبا واقع شده اند و به جهت داشتن خاکي حاصلخيز و اقليمي مطلوب، يکي از مراکز اصلي توليدات زراعي و باغي استان زنجان محسوب مي شوند.

آبشار گله خانه ( کله خانه )

آبشار گله خانه ( کله خانه )

آبشار گله خانه ( کله خانه )

آبشار گله خانه ( کله خانه )


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:آبشار, گله خانه, ( کله خانه ),استان زنجان, | 13:29 | نویسنده : عارف بساکی |

یکی دیگر از جاهای دیدنی شهر گرماب که از ده ها سال پیش آرد وبه طبع آن نون مردم منا طق خمسه ،گروس ومهربان به واسطه آن تهیه می شد آسیابهای آبی شهر گرماب می باشد . این آسیابها که در باغ های عکس ارم وهمچنین در قسمت شمالی شهر فعلی گرماب واقع شده اند . با احیای این میراث گرانمایه وکهن که نشان از قدمت و سوق لجیشی بودن شهر گرماب در گذشته های دور وحال حاضر را به هر بیننده ی منصفی گوشزد می کندو در کنار آن ایجاد زیر ساختهای مراکز اقامتی وخدماتی برای جذب گردشگران وآشنایی نسل امروزی با نحوه تهیه آرد ونان در زمان قدیم را به نمایش در بیاوریم،که به نظر بنده اگر فکری برای احیا و مرمت آنها نکنیم در زمان نه چندان دوری شاهد از بین رفتن این میراث کهن شهر مان نیز خواهیم بود چرا که سایر بناهای تاریخی شهر که به مرور زمان تخریب وصد درصد آثار آنها از بین رفته اند که از جمله از آنها مسجد جامع ،امامزاده سید خلیفه ، سکیز امام زاده واخیرا امام زاده سید اسماعیل و … که این آثار نشانه ی قدمت ،گذشته وهویت یک شهر ومنطقه را سالیان زیادی به دوش کشیده و به هر رهگذری گوشزد می نمادند که الان نیستند!!!؟

آسیاب آبی گرماب


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:آسیاب, آبی گرماب,استان زنجان, | 13:28 | نویسنده : عارف بساکی |

یکی دیگر از جاذبه های دیدنی شهر گرماب چشمه ی بالخلی بلاغی است،وجه تسمیه این چشمه بخاطر ماهی هایی است که داخل آب چشمه از زمان قدیم وجودداشته است(چشمه ی ماهی)

موقعیت جغرافیایی:این چشمه در انتهای کوههای ساقیزلو در قسمت جنوب شرقی شهر گرماب قرار گرفته وفاصله ی آن از شهر نیم کیلومتر می باشد.

دبی آب چشمه 200لیتر در ثانیه و مساحت در یاچه ی آن یک هکتار می باشد که آب مورد نیاز باغ های عکس ارم که مساحت آنها100هکتار وگندم زارهای لایلارکه هرسال 200هکتار کشت می شود راتامین میکند.از جاذبه های این چشمه وجود انواع حیوانات آبزی از قبیل ماهی ،لاک پشت ،خرچنگ،قورباغه وخزه ها را می توان نام برد که یک اکواریوم طبیعی را بوجود آورده است که در فصول مختلف سال جذابیت وزیبایی خاص خود را دارد .در سال های اخیر شهرداری گرماب اقدام به ایجاد زیر ساخت های اولیه گردشگری برای بازدید و اقامت گردشگران از قبیل محوطه سازی ،پارکینگ،آلاچیق،سرویس بهداشتی،آب،برق،کافی شاپ وغیره در فاز اول این مجموعه ایجاد نموده است ودر فاز های بعدی آن نیز برنامه هایی از قبیل احداث سوئیت های اقامتی ،هتل،رستوران،شهر بازی،کوچه باغ ها که برای پیاده روی وهمچنین محل هایی برای عرضه ی محصولات باغی وصنایع دستی به گردشگران را در دستور کار دارد.

چشمه ی بالخلی بلاغی

چشمه ی بالخلی بلاغی


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:چشمه,بالخلی بلاغی,استان زنجان, | 13:27 | نویسنده : عارف بساکی |

موزه شهداء زنجان تحت نظارت بنياد شهيد استان در سال 1378 در خانه توفيقي افتتاح شد. بناي توفيقي در بافت تاريخي و قديمي شهر در محله معروف به غربييه بالا كه به محله خرابه رجي نيز مشهور بوده قرار دارد. اين بنا از شمال غرب نزديك به دروازه رشت و از جنوب نزديك به دروازه قزوين مي­باشد. بناي توفيقي از بناهاي اواخر دوران قاجار و اوايل پهلوي بوده و به شماره 2664 مورخ 25/12/87 به ثبت آثار ملي كشور رسيده است. بناي توفيقي از نقطه نظر سبك معماري و سياق تزئيني مصاديق الگوي تقارن و رايج در اواخر قاجار و اوايل پهلوي بوده و منزل اولين شهردار زنجان (آقاي علي­اكبر توفيقي) است.

تلفن: 7-3220606

ساعت بازديد: صبح­ها 12-9 بعدازظهرها 19-16

تعطيلي:تعطيلات رسمي و جمعه­ ها

بهاء بليط: رايگان

موزه آثار شهدای زنجان

موزه آثار شهدای زنجان

موزه آثار شهدای زنجان

موزه آثار شهدای زنجان

موزه آثار شهدای زنجان


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:موزه, آثار, شهدای, زنجان,استان زنجان, | 13:24 | نویسنده : عارف بساکی |

این مسجد همه ساله در ایام محرم پذیرای خیل عظیمی از عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) از سراسر كشور و حتی خارج از كشور می شود و حاضرین در این مكان مقدس به صورت خالصانه ارادت خود را به خاندان عصمت و طهارت (ع) اعلام می كنند.

عزاداران حسینی با شركت گسترده در دسته عزاداری عظیم زینبیه زنجان، وحدت و یكپارچگی شیعیان و عاشقان خط سرخ امام حسین (ع) را به تصویر كشیده و جلوه ای از عشق و دلدادگی خود را به سرور و سالار شهیدان به نمایش می گذارند.

در مسیر حركت دسته عزاداری زینبیه اعظم زنجان ، نذورات نقدی و غیرنقدی زیادی به زینبیه اعظم زنجان اهدا و همچنین هزاران راس گوسفند ، گاو و گوساله به صورت زنده اهدا و یا در مسیر حركت دسته ی عزاداری ذبح می شوند.

قدمت این مكان مقدس، به بیش‌ از 400 سال ‌رسیده و از جمله مساجد باستانی در استان زنجان محسوب می‌شود و بنا به ‌گفته برخی پیشكسوتان و همسایگان محل مسجد زینبیه زنجان، قبلا به صورت باغی سرشار از گل‌های محمدی بوده است و صاحب این ملك كه‌ اغلب اوقات متوجه صدای ‘یازینب یازینب’ توام با گریه و شیون می‌شده، تصمیم می‌گیرد بخشی‌از باغ را بصورت ‘تكیه’ كه ‌در آن سال‌ها متداول و معمول بوده درآورد و نام آن را نیز ‘زینبیه’ بگذارد.

از زمان احداث تكیه در این باغ سرشار از گل‌های محمدی، همه ساله مردم متدین و دردمند زنجان در ماههای محرم و صفر درآن جمع می‌شدند و به ‌عزاداری و نوحه سرایی می‌پرداختند و این درحالی بود كه تمامی هزینه‌های تكیه نیز تا زمان حیات صاحب باغ، توسط وی تامین و پرداخت می‌شد.

این مكان مقدس تا سال 1085 ‪ هجری قمری همچنان بصورت تكیه در داخل باغ مورد استفاده مومنان قرار می ‌گرفت، ولی با توسعه شهر زنجان، واحدهای مسكونی اطراف آن را فراگرفت

به گفته مسوول حوزه فرهنگی زینبیه اعظم زنجان ، این مكان مقدس تاكنون سه ‌بار تجدید بنا شده است كه یك مرحله آن باهزینه فرد خیری بنام ‘جمیله خانم’ و مراحل دیگر نیز به ‌همت و یاری شهروندان متدین زنجان، صورت گرفته است.

تاریخچه مسجد زینبیه اعظم

از تاریخچه زینبیه زنجان اسناد مکتوب زیادی در دسترس نیست. اما نقل قول‌های فراوانی سینه به سینه درباره این مسجد گفته شده است. یکی از این موارد این است که در روزگار گذشته باغچه‌ای درون کهن دژ زنجان قرار داشته است.

صاحب باغچه هر روز از گوشه‌ای از باغچه که در آن گل‌های محمدی روئیده بود صدای ناله و «یا زینب» می‌شنود، حتی گاهی گویی چراغی زیر گل‌ها روشن می شود.

بدین ترتیب صاحب باغچه تصمیم می‌گیرد آن قسمت را به تکیه‌ای تبدیل کرده و نام آن را زینبیه بگذارد. از این رو محلی که باغچه در آن قرار داشت از آن زمان تا کنون به محله زینبیه معروف می شود.

به گفته حاج سجاد احمدپور، رئیس هیات امنای مسجد زینبیه، این اتفاق بین سال‌های ۱۰۲۰ تا۱۰۲۲ هجری قمری رخ داده است.

او می‌گوید:«تا زمانی که صاحب باغ زنده بود هر ساله در ایام محرم و صفر به مدت دو ماه محل مذکور را سیاه پوش می‌کرده و مراسم عزاداری و سوگواری سالار شهیدان و سرور آزادگان جهان در آن محل برگزار می گردیده است.او در زمان حیات خود وصیت می‌کند پس از وفاتش، مراسم عزاداری را همه ساله برگزار و هزینه آن را از عایدی باغچه تامین کنند.»

به گفته احمدپور این محل سه بار تجدید بنا شده است، بار اول در سال ۱۰۹۲ هجری قمری زینبیه با تیر چوبی تجدید بنا می‌شود، بار دوم در سال ۱۲۹۲ بانویی به نام «زینب خانم» هزینه تبدیل آن را به مسجد متقبل می‌شود و برای سومین بار در سال ۱۳۹۵ هجری قمری مطابق با سال ۱۳۵۴ شمسی به همت مردم زنجان و عاشقان اهل بیت این مسجد تجدید بنا شده است.

در چند سال اخیر نیز برای رفع کمبود فضا چهار باب از ساختمان‌های همجوار مسجد خریداری شده و در توسعه مسجد زینبیه اعظم زنجان از آن استفاده شده است.

دکتر هوشنگ ثبوتی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه، در خصوص تاریخچه و میزان قدمت مسجد زینبیه اعظم زنجان می گوید که این مسجد داخل کهن دژ اصلی خاستگاه شهر زنجان است و در قلب مرکزی شهر قرار دارد.

دکتر ثبوتی تاکید می کند : «متاسفانه وقف‌نامه و یا کتیبه‌ای در خصوص مسجد زینبیه اعظم زنجان در دست نیست.»

او در مورد معماری این مسجد می‌گوید: «بنای مسجد فعلی، قدمتی ۱۳۰ ساله دارد و به عبارتی در سال ۱۳۰۰ هجری قمری احداث شده است. این مسجد یکی از مساجد شبستان شهر زنجان است با قوس‌های یک مرکزی است و سبک معماری اسلامی بوده و با پوسته سنتی از سازه مدرن ساخته شده است.»

ورود دومين مسجد بزرگ زنجان به فهرست ميراث ملي

مسجد زينبيه زنجان در تاريخ 20 تيرماه سال 90 با شماره 29961 در فهرست آثار ملي کشور به ثبت رسيد.

معاون ميراث‏ فرهنگي استان زنجان در گفتگو با ميراث آريا (chtn)، با اعلام اين مطلب اظهار داشت: پرونده ثبتي اين اثر ارزشمند در شوراي سياست‏گذاري بهمن‎‏ماه 89 تأييد شد و اکنون شماره ثبت آن ابلاغ شده است.

«مهرداد عسگريان» با اشاره به اينکه از تاريخ ثبت اين پرونده، ضمن رعايت حقوق مالکانه مسجد زينبيه تحت نظارت، مراقبت و حمايت سازمان ميراث‏فرهنگي، صنايع‏دستي و گردشگري است، افزود: هرگونه اقدام و عملياتي که منجر به تخريب يا تغيير هويت اين بنا شود، ممنوع است.

او با بيان اينکه مرمت و بازسازي مسجد زينبيه تنها با تأييد و نظارت سازمان ميراث‏فرهنگي ممکن است، تأکيد کرد: تخلف از آن‌ها برابر مواد 558 تا 569 از کتاب پنجم قانون مجازات‏هاي اسلامي تعزيرات و مجازات‏هاي بازدارنده، جرم محسوب مي‏شود و مرتکب، مشمول مجازات‏هاي قانوني خواهد شد.

معاون ميراث‏ فرهنگي استان زنجان اضافه کرد: اين مسجد يکي از اماکن متبرکه و مورد احترام خاص مردم زنجان، شهرستان‏هاي همجوار و حتي ساير استان‏هاي کشور است.

مسجد زینبیه اعظم

مسجد زینبیه اعظم

مسجد زینبیه اعظم


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:مسجد, زینبیه اعظم,استان زنجان, | 13:23 | نویسنده : عارف بساکی |

حسينيه اعظم زنجان در جنوب شهر زنجان كه بين مدارهاي 36 درجه و 37 درجه شمالي و نصف النهارهاي 48 درجه و 5/49 درجه شرقي واقع شده قرار گرفته است.آستان مقدس حسينيه اعظم زنجان يكي از اماكن متبرك و معنوي استان زنجان مي باشد كه آوازه و شهرت آن به بركت توجهات خاصه حضرت سيدالشهداء (ع)جهاني شده است .هيأت امناء اين مكان مقدس از توان و ظرفيت هاي موجود جهت ارتقاء فرهنگ عاشورا و كيفيت مجالس عزاداري سرور شهيدان استفاده نموده و با سازمان دهي نيروي انساني مخلص توانسته است تا حد نسبتاً مطلوب در مقطع كنوني اين مكان را اداره نمايد.در بخش فرهنگي ايجاد كتابخانه و بخش سمعي و بصري و تكثير نوارهاي سخنراني وعاظ و پخش اينتر نتي مراسم عزاداري و غيره به سراسر جهان و در بخش مذهبي برگزاري مراسم دعا و عزاداري و اعياد ائمه طاهرين عليهم السلام و سخنراني در حد توان،بر گزاري مراسم با شكوه دهه محرم و دسته عزاداري شب تاسوعا (كه تنها براي اين مراسم حدود 45 روز تا دو ماه برنامه ريزي و جلسات متعددي برگزار مي گردد) از اقدامات این مجموعه بوده است.مراسم سوم شعبان سالروز ولادت حضرت ابا عبدالله الحسين (ع) كه به نحو خاصي در اين حسينيه برگزار مي گردد.
برگزاري مراسم ماه مبارك رمضان كه بصورت اقامه نماز جماعت ،سخنراني و مداحي مي باشد.مراسم هفتگي زيارت عاشورا كه در شب هاي جمعه و دعاي ندبه در صبح جمعه برگزار و مورد استقبال جمع كثيري از مردم خصوصاً جوانان قرار ميگيرد.
تاريخچه حسينيه اعظم را با ياري گرفتن از گزارش شفاهي اهالي محل ،معمرين ،خادمين و هيات امناء قديمي و از آن اشخاصي كه خودشان بطور مستقيم و يا بطور غير مستقيم از طريق پدر بزرگهايشان و از كسان ديگر راجع به قدمت و تاريخ گذشته حسينيه خاطراتي داشته اند نقل مي كنيم .البته بديهي است كه در نقل قول احتمال كم يا زياد بودن مطلب گفته شده وجود دارد ولي سعي شده مطالب با تطبيق همديگر نزديك به حقيقت باشد تا بتوان نسبت به آنها استناد جست و آيندگان بتوانند از آن استفاده كنند.متأسفانه تاريخ مدون ما در گذشته هميشه دچار چنين نقصهايي بوده است .نبودن افراد خبره و علاقمند در شهرمان كه بخواهند حوادث مختلف را ثبت و ضبط كرده و آنها را به آيندگان انتقال دهند هميشه يكي از معضلات جامعه شهر زنجان بوده است و اگر تعدادي كتب تاريخي نيز تأليف وتدوين شده و موجود است بدون تجزيه و تحليل بوده و از جزئيات مهم تاريخي چشم پوشيده اند لذا مورخين حوادث را بصورت كلي و گذرا و بشكل قصه و داستان گونه نقل كرده اند.
با اينهمه ،خوشبختانه ما توانستيم با استفاده از گفته ها و نوشته هاي بزرگان و اهالي محل تاريخچه حسينيه اعظم را بصورت تحليلي كه گوياي گذشته روشن آن است به علاقمندان تاريخ شهرمان و مخصوصاً به عاشقان حسين عليه السلام ارائه نماييم اينكه حسينيه هم مسجد و تكيه و هم مدرسه علميه بوده شكي نيست . اولين سند مكتوب كه با مهر (حاج ميرزا لطف الله شيخ الاسلام وآخوند ملا كاظم )ممهور شده صفر المظفر 1295 هجري قمري را نشان ميدهد كه در زير وقفنامه دو شخص خيرو نيكو كار بنام هاي (حاج ميرزا محمد نقي و حاج ميرزا بابايي)تاجر كه دو باب دكان را وقف صحيح شرعي نموده اند آمده است.در اين وقف نامه قيد شده با اطلاع عاليجناب (آخوند ملا علي اصغر روضه خوان ) در راه جناب ابي عبدالله الحسين (ع)در تكيه حسينيه خرج و احسان نمايند از اول ماه محرم تا دوازدهم محرم هر قسم مصلحت بداند صاحب اختيار است.دومين سند مكتوب كه با مهر آقاي (سيد عبدالرحيم مجتهد و آقا سيد علي و آقا شيخ ابراهيم) ممهور شده مربوط به تاريخ شوال 1322 هجري قمري است كه شخصي بنام (حاج محمد هاشم شريف العلماء) وقف صحيح شرعي و حبس مخلد نموده همگي مساحت ششدانگ و يك شعير و دو ثلث شعير قريه دهجلال از قراء سجاسرود خمسه را با كافه توابع و ملحقات و مزارع مائيه و دعيه و مراتع و معالف وبسائين و مياه و عيون و انهار و املاك …. و عمارات و محل اكداس و طراقين بر حضرت سيدالشهداء ارواح العالمين له الفداء.
البته قابل ذكر است كه نامبرده اين روستا را به مساجد و مدارس واقعه در ذيل كه در دارالسعاده زنجان واقع است وقف نموده است.اين مساجد و مدارس عبارتند از :
1-مدرسه و مسجد رضوانمعان المغفور (آخوند ملا علي) اعلي الله مقامه الشريف
2-مدرسه و مسجد رضوانمكان المبرور (آقا سيد فتح الله) طاب ثراه
3-مدرسه و مسجد مقابل حمام (حاجي داداش) در راسته بازار
4-مدرسه و مسجد حسينيه
5-مدرسه و مسجد (ملا محمد علي)
آنچه در اينجا قابل توجه است اينكه در سال 1322 هجري قمري حسينيه اعظم هم مدرسه بوده هم مسجد.زيرا واقف در توضيحاتي كه در وقفنامه داده آورده است كه متولي ، منافع قريه مذكور را در وهله اول به تعميرات مدارس و مساجد اشاره شده و تامين آب آنها به مصرف برساند و نَه عشر ديگر را به حضرات طلاب محصلين ساكنين در حجرات هر مدرسه بپردازد آنهم از قرار هر حجره سه نفر طلبه.در ضمن مشروط به اينكه هر طلبه بيش از يكماه در خارج مدرسه نماند و اگر بيرون رود و برگردد بايد لااقل دو ماه تمام در حجره خود مقيم باشد تا شهريه دريافت نمايد.حال به يك سند مكتوب ديگر اشاره مي كنيم اين سند سنگ نوشته ايست كه در راهرو و مدخل ورودي مسجد حسينيه هم اكنون بر ديوار نصب شده و اشعار زير بر روي آن كنده كاري شده است:

بعد حمد خداي عزوجل كه كريم است و قادرو منّان جمعي از مؤمنين اهل محل همه در زهد بوذر و سلمان سّيد و ميرشان محمد علي صاحب جاه و فّر و عّزت وشان دّر درياي پاك پيغمبر پور هم اسم موسي عمران مسجدي خواستند بي مانند طرح از لطف حضرت يزدان چون به پايان رسيد اين مسجد هاتفي سفت اين در غلطان حَبَذّا مسجدي كه در منظر آمده رشك روضه رضوان سال تاريخ او طلب كردم روزي از صوفي خجسته بيان كلك بگرفت و ريخت از كلكش بر ورق اين جواهر الوان بود از وَجه پاك اين مَعبَد طلعت مسجد الحرام عيان 1261
همانطور كه تاريخ سنگ نوشته نشان ميدهد اهالي محل اين مسجد را در سال 1261 هجري بپايان رسانده اند .البته طبق گفته مُعَّمرين و اهالي محل اين تاريخ مربوط به زمان يا سال تأسيس مسجد نيست بلكه مربوط به تعمير و بازسازي مسجد است.وجود يك سند مكتوب ديگر گفته مُعَّمرين را قريب به يقين مي نمايد .اين سندعَلَمي است كه بر روي آن تاريخ (1221)كنده شده و به مسجد حسينيه اهداءگرديده است .اينها سندهاي موجود و مكتوب در باره تاريخ تاسيس حسينيه اعظم است ولي گفته هاي شفاهي به زمانهاي پيش از اين سالها اشاره دارد .ميگويند در تاريخ 1114 هجري قمري زنگ بزرگي به مسجد اهداء شده و اين زنگ تا چهل يا پنجاه سال پيش موجود بود كه بعد شكسته شده و از بين رفته است.همراه اين زنگ مقاديري وسايل ديگر مثل طبل وشيپور و چند قطعه شمشير و يك عدد كشكول هم بوده كه از آنها هم فعلاً اثري نيست.شايد در زمان رضاخان بعلت تعطيلي مساجد جمع آوري و احتمالاً به مراكز فرهنگي و باستاني برده اندو يا اصلاً معدوم كرده اند.براي تعيين دقيق تأسيس و احداث مسجد به مدارك ديگري نيز نياز مي باشد كه متأسفانه به آنها دسترسي پيدا نشد.لذا براي نزديك شدن به تاريخ حقيقي بناي مسجد بهتر اين است كه قدمت بافت شهر،تاريخ بناي مساجد و آثار ديگر باستاني شهر را كه در اطراف و يا نزديكي حسينيه قرار دارند بررسي نمود.

حسینیه اعظم زنجان

حسینیه اعظم زنجان


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:حسینیه, اعظم, زنجان,استان زنجان, | 13:21 | نویسنده : عارف بساکی |

مسجد یری بالا در بافت قدیم شهر زنجان در محله ای معروف به همین نام قرار دارد.این مسجد که دارای معماری بسیار شکیل وزیبا در نمای داخلی است . به سال 1319هجری قمری یعنی پنج سال قبل از شروع انقلاب مشروطیت سال 1324 هجری قمری توسط مرحوم شیخ حسین جوقینی سجاسی معروف به شهید ساخته شده است.

مسجد یری بالا نیز مطابق الگوی معمول در ساخت مساجد این خطه به سبک چهل ستونی بنا شده است .در میانسرای مستطیل شکل آن آب انباری قرار دارد که نحوه اجرای سازه های معماری آن مطابق با سبک معماری خود مسجد می باشد از این رو احتمال دارد که مسجد آب انبار در یک زمان ساخته شده باشد.

مسجد یری بالا دارای دو صحن وشبستان بوده که شبستان مرکزی آن دارای نمای آجرکاری است. در بدنه وسقف وشبستان زنانه دارای نمای گچ کاری شده ای می باشد.

طاقها وتویزه ها وقوسهای زیبای این شبستانها به صورت هلالی بر روی ستونهای یکپارچه سنگی استوار شده است.

ستونهای سنگی این مسجد که در بدنه بعضا” دارای شیارهای مورب و موجی بوده سر ستونهای مقرنسی شکل ستونهای مسجد وکیل در شیراز را به نوعی در اذهان تداعی می کند منبر چوبی و درهای حائل دو شبستان که دارای طرحهای گره چینی زیبایی است غنای تاریخی وهنری مسجد رادو چندان کرده است. آنچه که این مسجد را در میان مساجد شهر زنجان می تواند منحصر به فرد نماید جهت صحیح قبله آن است که توسط مرحوم شیخ ابراهیم حکمی ساخته شده وبراساس مطالعاتی که توسط مهندسین آلمانی به سال 1312 هجری شمسی انجام پذیرفت جهت قبله این مسجد منطبق با صحیح ترین ودقیق ترین وضعیت ممکن برآورده شده اجرای تزئینات بسیار زیبای آجر کاری با طرحهای متنوع خفته وراسته – حصیری پتگین همراه با محرابی مزین به طرحهای تزئینی در بخشهایی از نمای داخلی وخارجی به سبک قاجاری تعلق این بنا رابه اواخر عهد قاجار مسلم ومحرز می سازد.

مسجد یری بالا بیش از یکصد سال قدمت دارد ودر سال 1322هجری شمسی یعنی دو سال قبل از قائله حزب توده در زنجان توسط آقا شیخ یعقوب علی مقدم مرمت وتعمیر شده است.

1- یری بالا: یری در گویش زبان ترکی به معنای زمین می باشد. اطلاق نام یری در اینجا به معنای زمینی است که به ساخت مسجد اختصاص یافته وکلمه بالا تداعی معنا واصطلاح سفلی وعلیا می باشد.

2-مرحوم شیخ حسین جوقینی سجاسی معروف به شهید : وی قاضی شرع رسمی زنجان بوده واز حامیان جدی ونزدیکان مرحوم آخوند ملا قربان علی زنجانی (حجت الاسلام)که در انقلاب ونهضت مشروطه هم رأی وهم فکر ایشان بود.وی از امام جماعت به نام و معروف شهر زنجان بوده است . بنا بر قرائن موجود آن مرحوم علاوه بر دوستی از شاگردان آخوند ملا قربان علی زنجانی بود که ظاهرا”مشروطه خواهان شبانه او را در کوچه با اسلحه هدف قرار دادند که منجر به شهادت ایشان میشود شرح حال او را علامه امینی در کتاب شهدا الفضیله درج نموده است.


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:مسجد,یری بالا,استان زنجان, | 13:19 | نویسنده : عارف بساکی |

این مسجد تاریخی وقدیمی در منتهی الیه ضلع جنوب غربی شهر زنجان که در ادوار نه چندان دور نقطه انتهای شهر محسوب می شد در محله قدیمی مرسوم به توپاغاجی قرار گرفته است.ساخت وسازه ابتدایی این مسجد در ابتداء با صورت محوطه ای چهار گوش وبا عملکرد تکیه بوده به عبارتی فضای مستطیل شکلی که فاقد هرگونه تزئین شاخص معماری به سبک وسیاق تکایا که سقف آن بر روی تیرکهای چوبی استوار گشته است.

این تکیه به نام تکیه عباسیه معروف بوده وامروزه با ارتفاع تقریبی 70 سانتی متر در ضلع شرقی شبستان مسجد صحن زنانه آن را تشکیل می دهد.

تاریخ ساخت این بخش از مسجد (صحن زنانه) بر بخشی از بدنه خارجی آن مشرف به صحن وشبستان اصلی بر روی بدنه آجری با کاشی سبز الصاق شده به تاریخ سال 1278 هجری قمری می باشد .

مسجد دمیریه از سطح معبر عمومی پایین تر می باشد وفاقد صحن ومیانسرا ودیگر اجزاء معماری رایج در ساخت مساجد وبناهای مذهبی بوده ومانند اغلب مساجد شهر زنجان به فراخور نیاز عامه مردم وذوق وسلیقه وامکانات معماران محلی ودر پی گسترش فضای تکایا در طول زمان بوجود آمده از این رو معمار محلی تنها به ساخت شبستانهای ستوندار ومردانه وزنانه ومحراب اکتفا نموده است.

شبستان اصلی مسجد دمیریه دارای هفت ستون آجری که طاق وقوسهای هلالی آن به زیباترین شکلی به روش آجر چینی وتکنیک پتگین وآرایش شده واز این جهت در میان مساجد تاریخی شهر زنجان بی نظیر بی زنجان بی نظیر ومنحصر بفرد می باشد .این مسجد طبق تاریخی که بر روی پیشانی محراب که در صحن اصلی نقش شده ،احتمالا” زمان ساخت آن به سال 1308 هجری قمری باز میگردد و بدین ترتیب با 112 سال قدمت در شمار مساجد دوره قاجار قرار گرفته است.

مسجد دمیریه یا دمیرلو

مسجد دمیریه یا دمیرلو


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:مسجد, دمیریه, دمیرلو,استان زنجان, | 13:17 | نویسنده : عارف بساکی |

چمن طبیعی سلطانیه قسمتی ازفلات زنجان – ابهررا دربرگرفته واین فلات ازفاصله گرفتن دورشته ارتفاعا ت موازی که درجهت شرقی – غربی امتداد دارند ، تشکیل گردیده ، ارتفاعات شمالی شامل کوههای طارم از رشته جبا ل البرز درخط مستقیم ورشته ارتفاعات جنوبی واقع دراین ناحیه که به رشته کوههای سلطانیه معروف است .
چمن معروف سلطانیه باوسعت تقریبی 35 کیلو مترمربع بطول 20 کیلومتر به عرض متوسط 2 کیلو متردرقسمت جنوبی این فلات قرارگرفته است . اوضاع جوی موقعیت چمن سلطانیه درمنطقه ، که مرتفع ترین نقطه فلات زنجان وابهر است ، ( به ارتفاع 1800 متر) ادامه رشته کوههای واقع درجنوب وشمال آن وهمچنین مطالعات دیا گرام های جوی ، این منطقه را درردیف مناطق با آب و هوای استپی سرد قرار داده است .
وجود چمن مسطح سلطانیه ، قرارگرفتن کوههای اطراف و ارتفاع محل ، منطقه را در ردیف نواحی باد خیز قرار داده وجهت وزش بادهای غالب ، ازجنوب غربی وجنوب شرقی است . شیب عمومی ناحیه ازجنوب به شمال وازشرق به غرب است . شیب شهرسلطا نیه بسیار کم ودربعضی نقاط به صفررسیده است . ازطرف دیگر منابع آب منطقه به لحاظ ساختارهای زمین شناسی ومیزان بارند گی ، سطح آبهای زیرزمینی را درحد بالا نگه داشته ، بطوری که ارتفاع آب دراراضی جنوبی سلطانیه درعمق 5 متری واراضی شمال وچمن در1 متری قراردارد .
این وضعیت موجب ایجاد مراتع سرسبزو چمن درمنطقه بوده است . درارتباط با این چمن نقل قولهای فراوانی آمده :
« حمد ا… مستوفی معتقد است قبل ازحمله مغولان درسلطانیه فعلی هیچگونه ساختمانی نبوده، این ناحیه به شکل مرغزار وچمنزار بوده و سلاطین مغول پس ازاستقرار ، کم کم برای شکاروگذرانیدن ایام تابستان و با بر افراشتن چادرها ایام استراحت تابستانی را در آنجا سپری می کردند بهمین جهت این محل قنقور اولانگ یعنی چمنزار یا شکارگاه شاهین نامیده می شد. مادام دیولافوا جهانگرد فرانسوی در سفرنامه خود از چمن سلطانیه به نام کنگرلند یاد می کند (یعنی چراگاه عقابان …) شرویاز نام چمن سلطانیه قبل از حمله مغول بوده و بعد از آن به نام قون قوراولانگ تبدیل شده است . همچنین داخل این محوطه (چمن سلطانیه) شش محوطه باستانی قابل تشخیص و بررسی است.
دشت سلطانیه به استناد مدارک باستان شناسی خاستگاه استقرارهای مختلفی از هزاره های پیش از تاریخ به بعد است،این دشت سرچشمه رودخانه زنجان رود و ابهررود می باشد، این دو رودخانه پیش ازقدرت گرفتن تحت الارض چمن سلطانیه در طول مسیر و درکنار شاخه های فرعی خود به نوعی باعث پدید آوردن و قوام استقرارهای مختلفی شده اند.
طبق كتيبه هاي گلي آشوريان در چمن سلطانيه اقوام جنگجوي ساكاريتها زندگي مي كردند و در زمان دولت مادها به اسم اريباد و در زمان پارتها آنرا به اسم اولين پادشاه خود يعني ارساس نامگذاري كردند. به احتمال قوي در دوره حكومت مادها اين محل مسكوني بوده است زیرا در فاصله کمی از اکباتان ( همدان ) پایتخت مادها قرار دارد
. با توجه به مدارك موجود در منطقه سلطانيه ، اين شهر تا قبل از حمله مغول بنام دياز يا شهر دياز ( شرویاز ) ناميده مي شد كه احتمالاً نام « وير» از آن گرفته شده است. وير نام منطقه اي است كه در حوالي سلطانيه قرار دارد و در فرهنگنامه زنجان نيز به اسم شهريار- شهرياز آمده است كه تا قبل از حمله مغول به اين اسم خوانده مي شود و عباس اقبال آشتياني در كتاب تاريخ مغول به ولايت شهرياز نيز اشاره كرده است كه محل فعلي سلطانيه بوده است از برآیند اطلاعات فوق چنين بر مي آيد كه نام قديمي چمن سلطانيه چيزي شبيه يا به همين نام شهر وياز بوده است.
چمن سلطانيه در اوائل قرن 7 ه.ق توسط طايفه اي به نام قنقور اشغال شد و محلي كه آنرا قنقورالنگ نام نهادند محلي بود براي گذراندن ايام تابستان. زيرا اين محل از نظر پوشش گياهي داراي مرغزارها فراوان و خرم بوده و مورد توجه پادشاهان و فرماندهان مغول قرار گرفته که شباهت طبیعت منطقه با زادگاه و موطن مغولان بی ارتباط با علاقه آن ها به این منطقه نیست .
در كتابهايي كه بعد از استقرار مغولان در سلطانيه نوشته شده است به وفور به اسم قنقورالنگ اشاراتي كرده اند. آن چنانكه در روضه الصفا اين چنين آمده است:«در قنقورالنگ كه حالا آنرا سلطانيه گويند…». حمدا… مستوفي در تاريخ گزيده و حافظ ابرو نيز در مورد اسم قنقورالنگ سخناني به ميان آورده اند.
در زمان فتحعليشاه قاجار نيزاين محل براي اسكان نيروهاي نظامي شاه در زمان جنگ ايران و روسيه قرار گرفته و از آجرها و مصالح باقيمانده از ابنيه فرو ريخته ، كاخي براي خود تعبيه كرده كه در حال حاضر آن آثاري باقي نمانده است. احتمالاً يكي از شش سايت باستاني اطراف سلطانيه باشد.
اين منطقه هر چند كه از نظر سوق الجيشي، نظامي و سياسي داراي اهميت است ولي به علت آب و هواي مناسب جهت گذراندن فصل تابستان براي طوايف چادرنشين مغول «از نظر برگزاري فصول گرم سال و پرورش اسبان» محل بسيار مناسبي بوده است.
به طوري كه اين منطقه و مناطق ديگرش مثل تبريز، بغداد و غيره پس از حمله مغول و در دوره هاي مختلف ايلخانيان مورد توجه و محل برپائي ييلاق و قشلاق بود. انتخاب اين محل به عنوان پايتخت از نظر سياسي و نظامي خود مورد بحث است زيرا نسبت به متصرفات غربي امپراطوري ايلخاني از نظر سايسي و نظامي حائز اهميت بوده و مركزيت داشته است و فلات واقع در منطقه كه از نظر توپوگرافي مورد بررسي قرار گرفته ، معلوم گرديده كه معابر طبيعي شمال «گيلان» و جنوب «همدان، كرمانشاه، بغداد» و غرب آذربايجان از اين محل عبور مي كند اين پديده در دوره حكومت ارغون شاه اهميت زيادتري پيدا كرد، به طوريكه تمام سياست فرمانروايان مغول دست يافتن به اين مناطق بود.
پس از روي كار آمدن جانشينان ارغون شاه اولجايتو و ابوسعيد بهادر كه به زور شمشير حكومت نسبتاً واحدي در منطقه اي بسيار وسيع از سلطانيه تا اروپا و از دره رود سند تا فلسطين خصوصاً با تركيبي از اثوام و سنتها و مذاهب مختلف و متمدن آن روزي تشكيل دادند كه اين خود موجب پيشرفتهاي از نظر اقتصادي شده و منطقه اي شده و منطقه اي كه جوابگوي اين همه نياز باشد با توصيفاتي كه كرديم جايي جز قنقور النگ «سلطانيه» نمي باشد.
شهر سلطانيه در دوره بنيانگذاران آن پس از شهر تبريز كه پايتخت اول مغول بود دومين شهر مهم در دوره ايلخاني بود. بويژه اينكه از نظر تجارت خارجي اولين شهر بوده است چرا كه تمامي راههاي ارتباطي و تجاري كه قبلاً به شهر تبريز از اقصي نقاط جهان متصل مي شد پس از افتتاح سلطانيه به اين شهر ختم مي گرديد. رونق تجاري سلطانيه به حدي رسيده بود كه در زمان فرمانروايي ميرانشاه پسر سلطان تيمور سفير اسپانيا کلاويخو از آن بازديد و چنين مي گويد: «شهري است پر جمعيت و از نظر دادو ستد از تبريز مهمتر است».
در جائي ديگر حمد اله مستوفي مورخ قرن هشتم ه.ق چنين مي نويسد: «قبل از حمله مغول در سلطانيه فعلي هيچگونه اثر ساختماني نبود. اين ناحيه بشكل مرغزار و چمنزار بوده و سلاطين مغول پس از استقرار در ايران و پايتخت قرار دادن تبريز براي شكار و گذرانيدن ايام تابستان به اين مكان «سلطانيه» مي آمدند و با برافراشتن چادرها ايام استراحت تابستاني را در آنجا سپري مي كردند. خانم ديولافوآ جهانگرد و باستانشناس همراه همسرش آقاي ديولافوآ از چمن سلطانيه چنين مي گويد: «اين دشت تدريجاً به ارتفاعي مي رسد تا به فلاتي موسوم به كنگرلند يعني چراگاه عقاب برسد».
آقاي علي هشترودي نيز در اين مورد مي گويد: «دشت مرتفع و وسيع كنگرلند مرتعي سبز و خرم و مرغزاري دلگشا و پونعمت…».
در چمن سلطانيه شش محوطه باستاني وجود دارد كه در زير به اختصار نام برده مي شود:
1. شير تاريخي يوسف آباد
2. شير معروف به قلعه شير
3. محوطه باستاني خود شهر سلطانيه «شهر قديم»
4. تپه نور
5. تپه اي كه در شمال چمن سلطانيه قرار دارد و هنوز نامگذاري نشده است.
6. تپه سنبل آباد
با مطالعات باستانشناسي در اين تپه ها بسياري از ابهامات درباره ارتباط هاي فرهنگي در اين محل ها روشن و آشكار مي شود.

تصاویر قدیمی

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

تصاویر چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

 

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

 


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:چمن, سلطانیه,استان زنجان, | 13:15 | نویسنده : عارف بساکی |

دریاچه کرد آباد در استان زنجان واقع است. این منطقه شامل دو دریاچه ی بزرگ و کوچک که بر اثر زلزله ی ۱۳خرداد ۱۳۶۹ و ریزش کوه و بسته شدن مسیر رود ایجاد شده است. دو دریاچه سد در ادامه ی باغ های کردآباد در مسیر دره واقع هستند و فاصله ی آن ها تا روستای کردآباد در حدود 10 کیلو متر است که 7 کیلو متر آن مسیر قابل تردد وسایل نقلیه و 3 کیلو متر پیاده روی است. در مسیر دریاچه ها آبشار های زیبای زیادی وجود دارد که طروات خاصی به منطقه بخشیده است. روستای کردآباد روستای کوچکی است که در مسیر گیلوان به آب بر و در 3 کیلو متری آب بر وقع شده است. این روستا 13 خانوار جمعیت دارد. روستای کردآباد پیش از زلزله چینی لر به معنای چگینی های قوم کرد در قزوین نام داشت که در باغ های فعلی کردآباد قرار ساکن بودند ولی پس از زلزله ی سال 1369 نیمی از جمعیت روستا در اثر زلزله جان باختند و تعدادی نیز به مکان های دیگرپراکنده شدند و جمعیت باقی مانده ی اندک به محل کنونی که کردآباد نام دارد کوچ کردند. دریاچه اصلی در ارتفاع 740 متری از سطح دریا واقع است. طول آن در حدود 1 کیلومتر و عرض آن 200 متر است. گستره دریاچه جنوب غربی به شمال شرقی است.

مسیر دسترسی

۳ کیلومتری شهر آب بر به دهستان گیلوان، جاده ی انحرافی کنار روستای کردآباد تا نزدیک رودخانه ادامه دارد. از انتهای جاده تا دریاچه در حدود 30 دقیقه پیاده روی لازم است.

دریاچه کرد آباد ( چینی لر )

دریاچه کرد آباد ( چینی لر )

دریاچه کرد آباد ( چینی لر )

دریاچه کرد آباد ( چینی لر )

دریاچه کرد آباد ( چینی لر )

دریاچه کرد آباد ( چینی لر )

دریاچه کرد آباد ( چینی لر )

منبع : کویر و بیابانها ی ایران


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:دریاچه, کرد آباد, ( چینی لر ),استان زنجان, | 13:14 | نویسنده : عارف بساکی |

لباس زنانه: لباس زنان استان زنجان در ضمن سادگی، بسیار زیبا و متنوع است. معمولاً برای سر، از سه نوع پوشش استفاده می‌شود. ابتدا پارچه‌ای به نام «پوشن» موی سر را با قوس پیشانی به طور محکم محافظت می‌نماید سپس ابزار دومی که به جهت حفاظت پوشن مورد استفاده است «چنه‌التی» (زیر چانه) نام دارد که خود از سکه‌های قلابدار به هم پیوسته و یا منجوق رنگارنگ تشکیل شده و از زیرچانه تا فرق سر پیچیده می‌شود. پوشش سوم به نام «یاشماق» (روسری) است که برای پوشش دهان، چانه و گردن استفاده می‌شود. پوشش بالا تنه ابتدا «جلیزقا» (جلیقه) است که بدون آستین می‌باشد. نوع آستین‌دار این پوشش که «یل» نام دارد، مورد استفاده متمولین است. زیر جلیزقا پوششی به نام «کوینک» وجود دارد که اندکی بلندتر از جلیزقا می‌باشد و از طرح‌های رنگارنگ و رنگ‌های گرم انتخاب می‌شود. زیر کوینک پوششی به نام «تومان» وجود دارد که خود بر دو نوع است. تومان بلند که «شلیته» نام دارد و معمولاً مورد استفاده گروه سنی 40 سال به بالا است و تومان کوتاه که «قصّا تومان» نام دارد، مورد استفاده بانوان جوان است. پوشش پایین تنه «شلوار» نام دارد که معمولاً از پارچه تیره رنگ و ضخیم انتخاب می‌شود. شلوار دیگری تحت عنوان «نیم ساق» وجود دارد. از این شلوار در مهمانی‌ها و مسافرت‌ها استفاده می‌شود که در قسمت پا به جوراب مجهز است که نوعی جوراب شلواری است.
پوشاک زنان
نوع لباس در شهرستان زنجان به ویژه پوشاک زنان در ضمن سادگی، بسیار زیبا و متنوع است.
سرپوش: برای سر معمولاً از سه نوع پوشش استفاده می‌شود: ابتدا با پارچه‌ای به نام «پوشن»، روی سر و قوس پیشانی را محکم می‌بندند، سپس به منظور محافظت از پوشن، «چنه‌آلتی» (زیرچانه) را به سر می‌بندند. چندالتی از سکه‌های قلاب‌دار به هم پیوسته و منجوق‌های رنگارنگ تشکیل شده است و از زیر چانه تا فرق سر پیچیده می‌شود. پوشش سوم «یاشماق» (روسوی) است که برای پوشش دهان، چانه و گردن استفاده می‌شود.
چرقد: روسری به ابعاد 5/1 * 5/1 متر است و از پارچه «گوزگوز» یا «حریال» (ابریشم) تهیه می‌شود. این سرپوش در روستاهای آب بر و آستاگل «یایلیق» و در روستای ئیدی بلاغ «آق چرقد» نامیده می‌شود. زنان جهت حجاب گوشه‌ای از روسری خود را جلوی دهان خود می‌گیرند که به آن «یاشماق» گویند.
قره یایلیق: روسری به ابعاد 5/1*5/1 متر است و از پارچه‌های مختلف گل‌دار با زمینه مشکی تهیه می‌شود. این روسری فقط مورد استفاده زنان روستای آب بر است.
شال: روسری ابریشمی به ابعاد 70/1*50/1 متر است و زنان بالای بیست و پنج سال آن را به دور سر خود می‌بستند. این سرپوش مورد استفاده زنان روستاهای گنبد و کاروانسرا بود. با ذکر این نکته که در روستای کاروانسرا این سرپوش «پوشن» نامیده می‌شود.
چادر شب: این سرپوش را زنان با توجه به توان مالی خویش از پارچه‌های رنگی تهیه می‌کنند. این سرپوش در روستای آب بر «چادیر»، در روستاهای گنبد و ئیدی بلاغ «چرشو»، در روستای اورتا بلاغ «چرشاب»، در روستای کاروانسرا «چرشاد»، در روستای دلگی «چارشاب» و در سایر نقاط «چادر نامیده می‌شود.
روبند: روبند اغلب در مسافرت‌ها و مراسم مورد استفاده قرار می‌گرفت. روبند در ناحیه جلوی چشم باز و در قسمت پیشانی بند، پارچه‌های داشت و زنان می‌توانستند آن را در پشت سر گره بزنند. روبند در روستای کاروانسرا «اوربند» و در روستای آب بر
«آغ روبان» نامیده می‌شود.
کله یاغی: روسری به ابعاد 5/1* 5/1 از جنس ابریشم است که در روستای اورتا بلاغ به هنگام بردن عروس به پیشانی او می‌بندند.
بالاتنه: پوشش بالاتنه ابتدا «جلیزقا» (جلیقه) است که آستین ندارد. نوع آستین‌دار این پوشش «سل» نام دارد و مورد استفاده متمولین است. معمولاً زیر جلیزقا «گوینگ» می‌پوشند. گوینگ اندکی از جلیزقا بلند‌تر است و طرح‌های متنوع و رنگارنگ دارد. زیر گوینگ پوششی به نام «تومان» می‌پوشند که دو نوع است: تومان بلند «شلیته» نام دارد و معمولاً افراد چهل سال به بالا آن را می‌پوشند. تومان کوتاه «قصا تومان» نام دارد و مورد استفاده جوانان است.
تن پوش
کوی نک: پیراهنی آستین‌دار با دگمه‌هایی در سر دست و یقه‌ای گرد است. این پیراهن متشکل از دو قسمت بالا تنه و پایین تنه است. نیم تنه این پیراهن گشاد و طرفین آن از قسمت پایین دارای چاک است. برای تزیین لبه چاک‌ها دور آن را یراق و منجوق می‌دوزند. بلندی پیراهن جوانان تا روی زانو و بلندی آن در لباس زنان مسن یک وجب بالای مچ پا است.
تومام (تُنبان): دامن چین‌دار گشادی است و دور تا دور لبه پایینی آن را برای تزیین یراق رنگی می‌دوزند. تومان در ناحیه کمر با بند پشمی به نام «تومان باغی» محکم می‌شود. اندازه تومان جوانان کوتاه‌تر از تومان پیرزنان است. تومان را اغلب از پارچه‌های حریال، ناصریه تهیه می‌کنند.
پاچین: پیراهنی متشکل از دو قسمت بالا تنه و پایین تنه است. بالا تنه ساده و پایین تنه گشاد و چین‌دار است و تا روی مچ پا می‌رسد. پوشیدن این پیراهن سابقاً در روستای دلگی و گنبد معمول بود.
پسته: جلیقه‌ای از پارچه مخملی است و برای تزیین دور یقه آن را یراق و سکه می‌دوزند. اگر چه این جلیقه از ناحیه جلو باز است، ولی با سه یا چهار دگمه بر روی هم محکم می‌شود. این جلیقه در طرفین دو چاک به اندازه تقریبی چهار الی پنج سانتی‌متر دارد. هم‌چنین در قسمت جلوی آن دو جیب کوچک دیده می‌شود. این تن‌پوش در روستای گنبد «جلتقا» و در سایر نقاط «جلیقا» نامیده می‌شود.
یل: کتی آستین‌دار مانند کت‌های امروزی از جنس پارچه‌های ابریشمی در رنگ‌های یک‌دست سنگین است و جیبی در زیر بغل برای نگهداری سکه و پول دارد. بلندی یل تا روی کمر می‌رسد. دور یقه یل را برای تزیین سکه‌دوزی می‌کردند.
ارخالیق: ارخالیق مانند یل است، با این تفاوت که بلندی آن کمی پایین‌تر از کمر می‌رسد.
شلوار: شلوار معمولاً از پارچه تیره رنگ و ضخیم انتخاب می‌شود. شلوار دیگری تحت عنوان «نیم ساق» وجود دارد، از این شلوار در میهمانی‌ها و مسافرت‌ها استفاده می‌شود. این شلوار نوعی جوراب شلواری است و در قسمت پا به جوراب مجهز است.
پاپوش در این منطقه کفش را «ایاخ قابی» ayaxqabi می‌نامیدند و دارای انواع مختلف بود:
دوواندی مخملی dovandi maxmali: کفشی پاشنه‌دار، از جنس چرم و تقریباً به شکل پوتین است. این کفش در مراسم‌ها و مسافرت‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت.
ابهر ایاخ قابسی (کفش ابهری) bharayax.aqabsi: کفشی از جنس چرم با پاشنه بلند است و در شهر همدان ساخته می‌شود.
شیب رو: نوع دیگری کفش چرمی با پاشنه متوسط است و اغلب در مسافرت‌ها و مراسم مورد استفاده قرار می‌گیرد. این کفش اغلب مورد استفاده طبقات مرفه جامعه است.
کالیش: نوعی کفش پلاستیکی (رزینی) با پاشنه بسیار کوتاه است و هنوز هم مورد استفاده زنان روستایی قرار دارد.
چاروق: یکی دیگر از پاپوش‌های زنان شهری است و دارای زرق و برق و پاشنه است و توسط استادان این فن در خود شهر زنجان به شکل دمپایی تهیه می‌شود. کف چاروق از چرم دباغی شده است و رویه آن با نخ‌های گلابتون دوخته می‌شود.
جوراب: پاپوشی از جنس پشم گوسفند است و در نقش‌های مختلف توسط خود زنان روستایی بافته می‌شود.
تزئینات زنانه عبارتند از انگشتر، النگو و بویماق که از سکه‌های پول قلابدار از تار منجوق آویزان شده و از چند ردیف تشکیل شده است. ناگفته نماند که «چنه‌التی» (زیر چانه) نیز ضمن داشتن عملکرد خاص، نوعی عنصر تزیینی است.
لباس مردانه: لباس مردانه شامل کت و شلوار معمولی است. تنها پوشش سر که «کچه بورک» (کلاه نمدی) نام دارد برای مردان اجباری و از اهمیت خاصی برخوردار است و عدم استفاده از آن نوعی بی‌حرمتی به جامعه تلقی می‌شود. قبل از ورود کفش‌های پلاستیکی سه نوع کفش با عملکرد جداگانه رایج بوده است. کفش‌هایی از نوع چارق و گیوه برای کارهای روزانه و کفش دوبندی که جهت مهمانی‌ها و مسافرت‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفته است.
پوشاک مردان
سرپوش
کچه بورکی kecaborke: کلاهی نمدی به شکل گود است.
کلاه بخارایی: از جنس پوست بره و به شکل گرد دوخته می‌شود.
کلاه لبه‌دار: کلاهی گرد و کمی بلند با لبه مدور است و بیشتر توسط طبقات مرفه در مسافرت‌ها و مراسم مورد استفاده قرار می‌گیرد.
کلاه قزاقی: کلاهی گرد و استوانه‌ای شکل است.
شفگه safga: کلاهی است نوک‌دار که از پارچه فاستونی تهیه می‌شود. این کلاه را اغلب از بازار شهر زنجان تهیه می‌کنند.
تاسکی: این کلاه گرد و دوکی شکل با اتصال شش یا هفت ترکه دوخته می‌شده است.
کانفا kanfa: کلاهی است گرد که از نخ پنبه یا کاموا بافته می‌شود.
شال بورکیsalborki: کلاهی است به شکل عرقچین که از چهار ترکه نوع شال بافت تهیه می‌شود. لبه این کلاه را با پارچه مشکی رنگ می‌دوزند که در اصطلاح محلی به آن کوبه koba می‌گویند . امروزه بیشتر آقایان از این کلاه استفاده می‌کنند.
تن پوش
کؤینک koynak: پیراهنی یقه گرد و آستین‌دار، از جنس متقال یا ابریشم است. این پیراهن از زیر گردن تا روی سینه باز و دارای سه دگمه است.
جلیقه: این تن‌پوش از دو قسمت رو و پشت شکل می‌گیرد. پارچه قسمت پشت اغلب از متقال مشکی رنگ و پارچه قسمت رو از نوع شال بافت است. هم‌چنین دو جیب و دو چاک کوچک در قسمت پهلو دارد. در روستاهای اورتابلاغ به این تن پوش «پسته»، در گنبد «جلتقا»، در ئیدی بلاغ و تلخاب «کؤینک اوستی koynak usti و در سایر نقاط جلیقا گفته می‌شود.
کت: این تن‌پوش به شکل کت‌های امروزی است و از پارچه دست‌باف محلی به نام «شال» تهیه و دوخته می‌شود. این تن‌پوش در روستاهای تلخاب و ئیدی بلاغ به «اوی ما»، در آستاگل «چوخا»، در اورتا بلاغ «پنجه»، در گنبد «کوت» و در سایر نقاط به «شال کتی» معروف است.
ستره setra: این کت که در روستاهای ئیدی بلاغ و تلخاب مورد استفاده قرار می‌گیرد، از جنس پارچه وطنی با یقة گرد و آستین‌دار و از ناحیه جلو باز و بدون دگمه است. کت ستره توسط شالی که بر روی کمر بسته می‌شود، بر بدن شخص محکم می‌گردد. بلندی این کت تا روی زانو می‌رسد.
سردریsardari: این تن‌پوش آستین‌دار از جنس ماهوت یا شال تهیه می‌شود و بیشتر طبقه مرفه از آن استفاده می‌کنند. بلندی این تن پوش کمی پایین‌تر از زانو است. نیم تنه پایین سردری در ناحیه کمر چین‌دار و گشاد است.
پلتو paltov: این تن‌پوش به شکل پالتوهای امروزی است و نیم تنه بالایی آن چند دگمه در لبه دارد.
کؤرکkurk: جنس این تن‌پوش آستین‌دار از پوست و آستر آن از متقال است. بلندی این تن‌پوش تا روی زانو می‌رسد و اغلب طبقات مرفه از آن استفاده می‌کنند.
شالوار: این شلوار خشتک‌دار مانند شلوارهای راحتی امروزی از پارچه متقال تهیه و دوخته می‌شود. این شلوار در ناحیه کمر با بندی به نام «تومان باغی» محکم می‌گردد. این تن‌پوش در روستاهای اورتا بلاغ به «باغلی شالوار» و در کاروانسرا به «خمسه» معروف است.
شال شالواری: نوع دیگری از شلوارهای محلی است و توسط زنان روستایی از پشم تابیده شده گوسفند تهیه می‌شود.
پیراهن پشمی: پیراهنی آستین‌دار یا بدون آستین با یقة هفت از پشم تابیده شده گوسفند است. این پیراهن در روستای تلخاب «جاکیت»، در گنبد «چکمه کوینکcakmakoynak » و در اورتابلاغ «یون کوینک» نامیده می‌شود.
کپنک kapank: تن پوشی نمدی و بدون آستین است و بلندی آن تا پایین زانو می‌رسد. این تن پوش مورد استفاده چوپانان است.
پاپوش
ساق بند: ساق بند از پشم به عرض پانزده سانتی‌متر و به طول یک متر تهیه می‌شود آن را دور ساق پا می‌پیچانند. ساق بند را در روستاهای اورتابلاغ و گنبد «پتاوا patava » در تلخاب و ئیدی بلاغ «دولاخ dolax » می‌نامند.
جوراب پشمی: پاپوشی پشمی و دارای نقش‌هایی چون گیلان‌داری، قلمدانی و سایه است و توسط زنان بافته می‌شود.
چاریخ: کفشی است که از پوست گاو تهیه می‌شود. دو طرف آن حدود چهار سانتی‌متر به طرف بالا تا شده و رویه آن را با رشته‌های باریک پوست ـ به صورت ضربدری ـ روی پا محکم می‌کنند.
گیوه: رویه گیوه از نخ پنبه بافته می‌شود و کف آن از چرم است. کف برخی از گیوه‌ها از پارچه است.
شیب روsibru : همان کفش‌های معمولی و پاشنه‌دار امروزی است که دارای رویه چرمی و بعضاً کف چرمی است.
پوشاک نوزادان
کوینک: این پیراهن از جنس متقال با یقه گرد و آستین‌دار است و از پشت گردن باز و با دو دگمه بسته می‌شود.
عرقچین: کلاهی گرد و سفید رنگ است و با بندی در زیر چانه محکم می‌شود.
آنناچالما annacalma: روسری سه گوشی است که آن را روی پیشانی نوزاد، دور سر می‌بندند.
دوشلوح: سینه‌بند یا به عبارتی پیش بند پارچه‌ای کوچک است.
بله bala (قنداق): پارچه‌ای چهارگوش است که آن را به شکل سه گوش تا کرده و به بدن بچه می‌پیچند.
شورتوک surtok: ریسمان تقریباً کلفتی از جنس پشم تابیده است و با آن قنداق را می‌بندند.
همزمان با رشد صنعتی و گسترش شهرنشینی به خصوص در شهرهای بزرگی چون شهر زنجان پوشش‌های یاد شده تغییر یافته و حتی برخی از آن‌ها به فراموشی سپرده شده‌اند. در حال حاضر در شهرها و روستاهای بزرگ‌تر استان، پوشش غالب زنان و مردان را همان پوشش معمولی رایج در کل کشور تشکیل می‌دهد و برای دیدن پوشش‌های محلی بایستی به روستاها و شهرهای کوچک استان که نفوذ صنعتی کمتر بوده است، مراجعه نمود .همچنین در بنای رختشویخانه شهر زنجان که به موزه مردم‌شناسی تغییر کاربری داده است، می‌توان پوشش سنتی زنان و مردان این استان را مشاهده نمود.

لباس محلی زنجان

لباس محلی زنجان

لباس محلی زنجان


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:لباس, محلی ,زنجان,استان زنجان, | 13:8 | نویسنده : عارف بساکی |

روستای شیلاندر (چیلاندر) در ۶۴ کیلومتری شهر زنجان واقع شده است . این روستا یکی از زیباترین روستاهای استان زنجان است و پس از گذر از روستای تهم و روستای علی آباد قرار گرفته و از روستاهای با معماری پلکانی می‌باشد.
جاده منتهی به این روستا جاده زنجان – طارم (زنجان – تهم) است که بعد از گذر از سد زیبای تهم و روستای تهم توسط یک جاده فرعی خاکی به این روستا می‌رسد .
معماری این روستا شبیه ماسوله است که به شکل حیرت آوری در بافت کوهستانی قرار گرفته است . وجود آبشارهای فراوان ، به زیبایی این روستا افزوده است و طبیعت بکر و شاداب منطقه نیز چشم هر بیننده ای را به خود خیره می‌کند .
اهالی روستا چند سالی است که روستا را تخلیه کرده و تقریبا این روستای زیبا با معماری پلکانی خالی از سکنه می‌باشد. بازگشت اهالی روستا و آغاز فعالیت‌های اجتماعی از عوامل مهم تاثیر گذار در جذب گردشگر در این منطقه و باعث بازگشت روستائیان به روستا می‌باشد.
روستای شیلاندر با دارا بودن طبیعت بکر یکی از بهترین مناطق کوهستانی برای طبیعت گردی به شمار می‌آید.
شیلاندر به گونه ای است که هم طبیعت گردان ماهر از آن به خوبی یاد میکنند و هم افرادی که فقط برای سیاحت به این روستا می‌آیند.اگر قصد سفر دارید شیلاندر را در صدر فهرست خود قرار دهید.

روستای شیلاندر

روستای شیلاندر

روستای شیلاندر

روستای شیلاندر


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:روستای, شیلاند,استان زنجان, | 13:7 | نویسنده : عارف بساکی |

منطقه حفاظت شده انگوران از سال 1349 تحت حفاظت بوده است.این منطقه با مشخصات جغرافیایی بین N3650 تا N3720 عرض شمالی تا E4715 تا E4750 طول شرقی و در جنوب غربی استان زنجان در شهرستان ماهنشان قرار گرفته است. وسعت منطقه: 92297 هکتار

ویژگی و سیمای عمومی منطقه(شامل وضعیت توپوگرافی،چشم انداز،پوشش گیاهی و گونه های شاخص گیاهی،وضعیت عمومی حیات وحش و گونه های شاخص و کریدور): منطقه حفاظت شده انگوران: این منطقه حفاظت شده که به شکل کرگدن شباهت دارد ،منطقه ای است کوهستانی و تپه ماهوری در شهرستان ماهنشان، دامنه ارتفاعی 1240 تا 3320 متر، بارندگی و دمای متوسط سالیانه 450 میلیمتر و 6 درجه سانتیگراد منطقه را دارای اقلیم های مدیترانه ای و نیمه مرطوب معتدل نموده اند.

گونه های شاخص گیاهی منطقه عبارتند از: لاله واژگون،بنه ،بادام،خینجوک وگونه های دیگر آن شامل: درمنه، چوبک،گون،کلاه میر حسن، لاله، شقایق،کما، مرزه، شکر تیغال،گل حسرت به همراه درختان و درختچه هایی نظیرشیرخشت، زرشک،گردو و سنجد می باشد .گونه های شاخص جانوری آن عبارتند از:قوچ و میش ارمنی،پازن،سیاه گوش وگونه های دیگر آن شامل: خرس قهوه ای، روباه معمولی،سمور سنگی،کبک دری،کبک چیل، باقرقره، سار، دال، شاه بوف، غاز خاکستری، تنجه،آنقوت، حواصیل، خوتکا، اگرت بزرگ، افعی زنجانی، لاک پشت افغانی و ماهیانی از جمله سفید رودخانه ای، سس، زرده پر، اسبله می شود. ارتفاعات مهم در منطقه حفاظت شده انگوران:کوه بلقیس ،قاریاقدی، جانقرتاران،صندوق سندران،قوشکار،ساری گونی، توزلو، دیم کان، چالداغ، قوشاسوری، بلبک می باشد.

مهمترین جریان سطحی منطقه : رود قزل اوزن و رودهای دیگر آن شامل انگوران چای ،دندی،علم کندی،کاکا،حلب،اله لو،قلعه چای،پری چای،گورگور چای می باشد.دره های معروف منطقه :بال قیز،دونقوزدره سی،سونااولن،درویشلردامی،ساری چمن،اوجاقلو،سولی کان،آقبلاغ ،ایستی بلاغ گلابلو،اپراق،کشخان،شور دره گرده تاج،استقیل درماسی،شهید لره قره ناز،آق کند درماسی،پشتوک،دربند ماهنشان،امیر آباد،کاکا،قلعه جوق،سیاه خانه،قوزلو،قزلجه،قاطرچی ، دلیک داش اشاره نمود.دشت های منطقه شامل:ساری یاز،دندی یازمی باشد.این منطقه شامل دو منطقه امن با نامهای بلقیس و گرده تاج می باشد. در این منطقه به دلیل داشتن برکه ،آب بندان در زمستان درگدار زمستانی و بهاری پذیرای گونه های زیادی از پرندگان آبزی مهاجر است که از مهم ترین آنها می توان به آنقوت،تنجه،چنگر،برخی از مرغابی ها،لک لک سیاه و فلامینگو اشاره نمود . یک کریدور مهاجرتی از منطقه امن بلقیس در داخل منطقه حفاظت شده انگوران به سمت منطقه امن قره بوق در داخل پناهگاه حیات وحش انگوران برای گدار زمستانی و بهاری قوچ و میش منطقه وجود دارد.

جاذبه های توریستی
ارتفاعات ،کوهپایه ها،دشت ها،مناظر آبی و در برخی مناطق بکر،پهنه های محدود جنگلی و مرتع زار،مهم ترین جاذبه های دیداری منطقه با هدف طبیعت گردی است.در کنار چشم اندازهای طبیعی، برخی جنبه های زندگی انسانی موجود در منطقه از جمله سکونتگاههای روستایی با بافت و زندگی خاص حاکم برآن در کنار مزارع،باغ ها و کشت زارها و دیگر جلوه های فعالیت های روستایی شامل رمه گردانی یکی از زیباترین جاذبه های گردشگری را در این منطقه پدید آورده است .از مهم ترین جاذبه های گردشگری منطقه می توان به :روستای یاستی قلعه،روستای قوزلو،دربند قاطرچی، قلعه قوشاسوری ، تخت سلیمان،آتشکده آذرگشسب ،کوه بلقیس ،رودخانه قزل اوزن،لاله واژگون، ییلاقات منطقه و چشمه های آبگرم منطقه اشاره نمود.

وضعیت عمومی اقتصادی –اجتماعی
وضعیت اقتصادی در منطقه: معدن سرب و روی انگوران،معادن بنتونیت،تراورتن و …،دامداری وکشاورزی . وضعیت اجتماعی منطقه: تعداد روستا 48 ،تعداد خانوار 1946 ،تعداد جمعیت 8903 نفر،تعداد مرد4406 نفر،تعداد زن 4497نفر،تعداد باسواد 5208 نفر،تعداد بی سواد 2645 نفرمی باشد.
.
تعارضات مهم منطقه
فعالیتهای بی رویه وشدید معدنی، شخم و کشت غیر مجاز،شکار غیر مجاز، اجرای طرحهای عمرانی نظیرجاده کشی ، عبور خطوط انتقال نیرو،گاز،برق و مخابرات،گسترش راههای ارتباطی ، ساخت و سازهای انسانی ،ورود فاضلاب و پسماندهای روستایی ،تردد وسایل نقلیه.
تجهیزات و امکانات
سرمحیط بانی دندی :خودرو1 دستگاه،موتورسیکلت 2 دستگاه،پرسنل 3 نفر،ساختمان 1795 مترمربع،زیربنا120 مترمربع.
سایر ملاحظات
داخل منطقه حفاظت شده انگوران سه ایستگاه اقلیم شناسی وجود دارد که شامل ایستگاههای سینوپتیک و باران سنجی است،از طرفی می توان به تله کابین کالسیمین که از معدن سرب و روی انگوران به شهر دندی می رسد نیز اشاره نمود.قسمت جنوب و شرق منطقه حفاظت شده انگوران،پناهگاه حیات وحش انگوران مجاورت دارد.

منطقه حفاظت شده انگوران

منطقه حفاظت شده انگوران

منطقه حفاظت شده انگوران

منطقه حفاظت شده انگوران

منطقه حفاظت شده انگوران

منطقه حفاظت شده انگوران
منبع : کویرها و بیابانهای ایران

 


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:منطقه, حفاظت شده, انگوران,استان زنجان, | 13:5 | نویسنده : عارف بساکی |

مجموعه تفریحی و کوهستانی ائل داغی زنجان یا مجموعه تفریحی گاوه‌زنگ زنجان یکی از مراکز تفریحی و گردشگری زنجان است. مجتمع ائل داغی در شمالی‌ترین نقطه زنجان و در دامنه کوه گاوازنگ قرار دارد. این مجموعه در کمترین فاصله از مرکز شهر زنجان قرار داشته و راه دسترسی به تمام امکانات رفاهی را نیز دارد. آلاچیق‌های چوبی، رستوران، آسیاب، آبشار مصنوعی و غیره از جمله تسهیلات موجود در این مجتمع است. این تفریحگاه در 3 کیلومتری شمال شهر زنجان واقع شده است. دارای آب و هوای بسیار لطیف و مناسبی برای کوهنوردی است. همه روزه افراد زیادی جهت کوهنوردی و استفاده از فضاهای طبیعی باصفای آن به این تفریحگاه می‌آیند. امکانات و تسهیلات آن عبارتند از: سد آب، رستوران، محل بازی برای کودکان، سینمای روباز تابستانی، آلاچیق‌های ویژه نشیمن خانواده‌ها و … بدلیل موقعیت مناسب محل و داشتن امکانات ورزشی این تفریحگاه می‌تواند بعنوان یک منطقه ویژه مطرح گردد.

مجموعه ایل داغی

مجموعه ایل داغی

مجموعه ایل داغی

مجموعه ایل داغی

مجموعه ایل داغی

مجموعه ایل داغی

مجموعه ایل داغی

مجموعه ایل داغی


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:مجموعه, ایل داغی,استان زنجان, | 13:4 | نویسنده : عارف بساکی |

آبشار ماری دره سی در استان زنجان واقع است. این آبشار در دره ماری دره سی واقع در 2 کیلومتری غرب روستای ماری در منطقه دربند سرخ آباد واقع شده است. سرخ آباد یکی از مناطق حفاظت شده کشور است که از تنوع زیستی بالایی برخوردار است. ارتفاع این آبشار در حدود 10 متر و آبشاری فصلی است که از ذوب برفهای ارتفاعات بالادست و ریزش های جوی پدید می آید. روستای ماری از توابع شهر ارمغانخانه زنجان و فاصله آن تا شهرستان زنجان در حدود 50 کیلومتر است.
اين منطقه در 18 كيلومتري شمال غرب زنجان واقع شده است. اين منطقه به دليل شرايط اكولوژيكي خاص خود، دارا بودن زيست گاه هاي متنوع كوهستاني، تپه ماهوري، دشتي و محيط هاي آبي از تنوع گونه جانوري بالايي برخوردار است. آهوي ايراني زیباترين و بارزترين پستاندار منطقه است. تشي بزرگترين جونده منطقه است كه در اطراف باغها و مزارع زندگي مي كند و آفت محصولات باغي و جاليزي است.
كل و بزوحشي، خرس قهوه اي، پلنگ، شنگ(پستاندار خزدار) و انواع پرندگان بومي و مهاجر مانند بالابان، قرقي، طرلان، شاهين، كبك دري، تيهو، كبك و … انواع مارها، مارمولك ها و ماهي ها در این منطقه زندگی می کنند. اين منطقه از وفورگياهي با ارزشي برخوردار است مانند باريحه و راس … اين منطقه بيش از نيمي جنگل هاي طبيعي و خودرو استان زنجان را در خود جاي داده است. كوه هاي قله ها و دره هاي اين منطقه زيبايي خاصي را براي بينندگان رقم زده است.

آبشار ماری دره سی

آبشار ماری دره سی

آبشار ماری دره سی

آبشار ماری دره سی

 

منبع : کویرها و بیابانهای ایران


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:آبشار, ماری دره سی,استان زنجان, | 13:2 | نویسنده : عارف بساکی |

منطقه ابهر و مناطق اطراف ابهرود (ابهر چاي)، از نخستين زيستگاههاي انساني در ايران است و از پيشينه تاريخي طولاني برخوردار است. در هزاره دوم پيش از ميلاد، دره ابهررود از رونق قابل توجهي برخورداري بوده است درقرن نهم پيش از ميلاد، مادها در اين منطقه اتحاديه اي از قبيله‌هاي گوناگون را به وجود آوردند كه مقر آن در ابهر چاي بوده است.

در زمان روي كارآمدن حكومت ايلخانان و انتخاب سلطانيه به عنوان پايتخت، اين منطقه به علت برخوردارشدن از شبكه هاي جاده اي اهميت ارتباطي قابل توجهي به دست آورد .وجه تسميه اين شهر از واژه پهلوي (اوهر) گرفته شده است. اين واژه به معناي محل بستن آب هاست . جايگاه نخستين خانه هاي اين شهر، تپه اي باستاني به نام تپه قلعه است و دركناره راست ابهر رود جاي دارد. اين محل يكي از نخستين زيستگاههاي انساني منطقه زنجان به شمار مي رود و حداقل از اوايل هزاره چهارم پيش از ميلاد مورد استفاده و محل سكونت جماعت هاي آغازين بوده است.

مراكز ديدني و تاريخي

بقعه پيراحمد ، امامزاده زيدالكبير ، امامزاده محمد، امامزاده ابراهيم، امامزاده اسماعيل، بقعه ملاحسن، مسجد جامع ابهر، مسجد جامع قروه ، ابهر رود ، بناي چلبي اوغلي ، ارگ سلطانيه، روستای وير ، علمدار تپه

صنايع و معادن

از صنايع ماشيني و معادن شهرستان ابهر اطلاعات مستندي در دست نيست. دوخت گيوه، تهيه كلاه های نمدی و كفش های چرمی زنانه و مردانه از صنایع دستی اين ناحیه به شمار می آید. رویه گیوه، بیش تر توسط بانوان و دختران و از نخ مخصوصی بافته می شود. سپس کفاش رويه ها را خریداری و با لاستیک و چرم به شکل گیوه قابل مصرف درمی آورد. صنایع دستی شهرستان ابهر از جمله صادرات این منطقه هستند.

کشاورزی و دام داری

کشاورزی و دامداری اساس اقتصاد منطقه ابهر را تشکیل می دهند. كشاورزی اين منطقه به علت جريان رودخانه ابهررود و ايجاد سرزمين های آبرفتی و حاصلخيز وسيع در اطراف این شهرستان و همچنين تامين آب مورد نياز كشاورزی توسط آب های سطحی و زیرزمینی، رودها، چشمه ها، چاه های ژرف و كاريزهای متعدد رونق يافته است. محصولاتی چون گندم، جو، ‌بنشن، انگور، زردآلو، سيب، بادام و گردو در این شهرستان به عمل آمده و مهم ترین محصولات كشاورزی اين شهرستان محسوب می شوند. به جز رودخانه های متعدد منطقه كه آب كشاورزی مورد نیاز اهالی را تامين می کنند، قنات ها نیز در تامین آب کشاورزی و آب آشامیدنی اهمیت زیادی دارند.
انگور، بادام، سيب و گردو مهم ترين محصولات باغی شهرستان ابهر هستند. از مجموع زمین های زیر کشت انگور در استان زنجان، 44 درصد زیرکشت انگور آبی و دیم قرار دارند که از ميان شهرستان های استان، شهرستان ابهر اولين توليد كننده انگور آبی استان بوده و از نظر کشت این محصول از اهمیت زیادی برخوردار است. اين منطقه در زمینه تولید بادام، دومین شهرستان تولید کننده بادام بعد از شهرستان خدابنده است و حدود 50 هکتار از زمین های این ناحیه زیر کشت محصول بادام قرار دارند. در حدود 299 هكتار از زمین های باغی و کشاورزی ابهر زیر کشت سیب و 87 هکتار از آن ها زیر کشت گردو هستند. بازرگانی شهرستان ابهر را صادرات فرآورده های مختلف كشاورزی، ‌باغى، دامی و صنایع دستی تشکیل می دهد. انواع این فرآورده ها از مهم ترين صادرات اين شهرستان به شمار می آیند.
سيستم دام‌داری در شهرستان ابهر، به صورت سنتی و صنعتی انجام می گيرد. بیش تر روستاییان منطقه دارای دامپروری های کوچکی هستند که معمولاً آن ها را به شيوه سنتی مدیریت می کنند ولی در سال های اخیر دامپروری های بزرگ صنعتی توسط شرکت های تعاونی در منطقه ساخته شده که عملکرد خوبی داشته اند. پرورش انواع طیور نیز در این منطقه مورد توجه واقع شده و در منطقه سبز دشت، واحد های مرغ داری گوشتی به صورت صنعتی دایر شده است.
قدمت کشاورزی و دامداری در منطقه ابهر سبب شده است که مواد اولیه و خام برای انواع صنایع دستی در این منطقه وجود داشته باشد و صنایع دستی یکی از مشاغل مهم مردم ناحیه محسوب شود. انواع صنایع دستی از قبیل قالی بافی، جاجيم بافی، كلاه بافی، كفش دوزى و گيوه دوزى بیش تر توسط زنان و دختران ناحیه بافته می شود. قالى های منطقه كه از مواد و رنگ مرغوب تهيه می شوند از نوع اعلاء بوده و بیش تر در روستاهای اطراف ابهر و در كارگاه های خانگی، توسط زنان و دختران بافته می شوند و قابلیت صادرات به کشورهای اروپایی را دارند. جاجيم بافی نيز از ديگر هنرهای دستی شهرستان ابهر است كه بيش تر در روستاها رواج داشته ولی امروزه از رونق کم تری در ناحیه برخوردار است.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي

نام ابهر از واژه پهلوی «اوهر» به معنای محل بستن آب ها، گرفته شده است. «او» در واژه اوهر به معنای آب (نماد زندگی در آيين زرتشت) و «هر» به معنی دشواری كار و محدود كردن است. در كتاب حدود العالم، واژه ابهر به معنای آبادی که آب فراوانی برای ایجاد آسیاب دارد، آورده شده است. براساس بررسی های انجام شده، نخستين جايگاه سكونتگاهی ابهر، در تپه قلعه در کناره ابهر رود بوده که این منطقه را می توان از جمله نخستین زیستگاه های انسانی استان زنجان به شمار آورد كه قدمت آن به هزاره های پیش از میلاد می رسد. کشفیات موجود ثابت كرده است که قدمت «قلعه تپه» یا «تل دارا» به دوره کیانیان می رسد، همچنین ثابت شده که کاخ داراب شاه (پادشاه کیانی) در این منطقه قرار داشته و احتمالاً در آن دوران، از این قلعه به عنوان پادگان سربازان استفاده می شده است. منطقه ابهر از نخستين زيستگاه های انسانی ايران است كه از قدمت و پیشینه طولانی برخوردار بوده است. نشانه های موجود در تپه های باستانی منطقه، بر وجود حیات درهزاره اول پیش از ميلاد در این منطقه گواهی می دهند.
به استناد شواهد تاريخی موجود، در سال 821 پيش از ميلاد، قبایل مختلف مادها تحت رهبری فرمانده خود “هاناسیروکا” در محلی به نام ” بیت سگبات” واقع در دره ابهر چای در قسمت جنوب باختری قزوین، جمع شدند و در این محل میان آن ها و آشوری ها نبردی درگرفت. در حدود قرن هفتم پیش از میلاد و پس از آن نواحی تحت تسلط آشور، به محدوده قزوین و خاور همدان تا قسمت علیای دره قزل اوزن می رسید و در دوره ساسانیان ناحیه های واقع بین دو رودخانه ابهر رود و خررود (که هم اکنون نقاطی چون تاکستان، فارسجین و نرگه در خاور ابهر را شامل می شود) بسیار آباد و ازموقعیت ممتازی برخوردار بوده است.
در دوره ساسانیان منطقه ابهررود تحت تسلط یکی از هفت خاندان مهم حکومت گر ایران بنام خاندان مهران قرار داشته و از رونق خوبی برخوردار بوده است. در دوره اسلام نيز به علت هم مرز بودن با دیلم و تمایل سرداران عرب به تسلط بر دیلم اهمیت خاصی داشته است. پایتخت شدن سلطانیه در زمان ایلخانان سبب رونق منطقه ای ابهر شد اما در زمان تیمور اين شهر به کلی ویران گرديد. پس از آن در دوره صفویه و در زمانی که قزوین پایتخت کشور بود، این منطقه نیز از اهمیت ارتباطی زیادی برخوردار شد. در دوران قاجار نیز به دلیل ارتباط ایران با روسیه و گذشتن مسیر ارتباطی تهران – روسیه از راه ابهر و زنجان، این منطقه اهمیت ارتباطی داشته است.
آثار موجود در تپه های باستانی موجود در منطقه ابهر بر تاریخ طولانی تر منطقه گواهی می دهند ولی به علت کمبود اطلاعات و انجام نشدن حفاری های علمی در آن ها، گمان های تاریخی، مورد تردید است. گفته می شود در سال 1330 هجری قمری جهانشاه خان افشار، يكی از مالكين مقتدر و رييس ايل افشار خمسه، در قلعه تپه كاوش كرده و اشيای با ارزشی را که می توانست بر دیرینگی تاریخ اين منطقه گواهی دهد، از زير خاک بيرون آورده و با خود برده است. از آن جا که در اين كاوش هيچ گونه اصول حفاری و باستان شناسی رعایت نشده، اين منطقه به كلی زير و رو شده و ادامه کار برای کارشناسان دشوار شده است.

مشخصات جغرافيايي

شهرستان ابهر يكی از هفت شهرستان استان زنجان است كه در خاور استان و در 48 درجه و 35 دقيقه تا 49 درجه و 25 دقيقه درازای باختری و 35 درجه و50 دقيقه تا 36 درجه و 45 دقيقه پهنای شمالی خط استوا قرار گرفته و مساحت آن بيش از 3362 كيلومتر مربع است. اين شهرستان در قسمت باختری استان زنجان واقع شده و مركز آن شهر ابهر است كه در 49 درجه و 13 دقيقه درازای خاوری و 36 درجه و 8 دقيقه پهنای شمالی و در ارتفاع 1540 متری از سطح دریا واقع شده است. شهرستان ابهر از شمال به شهرستان طارم و قزوین، از شمال باختری به شهرستان زنجان، از باختر به شهرستان ایجرود، از جنوب باختری به شهرستان خدابنده، از جنوب به شهرستان بویین زهرا، از جنوب خاوری به شهرستان تاکستان، از خاور به شهرستان خرم دره و از شمال خاوری به شهرستان قزوین محدود می شود. براساس سرشماری سراسری سال 1375، این شهرستان 148،424 نفر جمعيت داشته که از اين تعداد 55،266 نفر در مركز شهرستان زندگی می كردند. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری سال 1381 شهرستان ابهر، از دو بخش مرکزی و سلطانیه، هشت دهستان به نام های ابهررود، حومه، درهجین، دولت آباد، صایین قلعه، سلطانیه، سنبل آباد و گوزلدره و چهارشهر به نام های ابهر، صایین قلعه، هیدج و سلطانیه تشكيل شده است.

ابهر

ابهر

ابهر

 

 

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:شهر,شهر ابهر,استان زنجان, | 12:59 | نویسنده : عارف بساکی |

سُجاس شهري است در استان زنجان ايران. شهر سجاس در بخش سجاس‌رود شهرستان خدابنده واقع شده و 5682 نفر جمعيت دارد.
از ديدني‌هاي اين شهر مسجد سجاس است که متعلق به دوره سلجوقيان و اواخر قرن پنجم هجري است. اين مسجد کتيبه‌هايي به خط کوفي، نسخ و ثلث و آياتي از سوره ملک و گچبري‌هاي و طرح‌هاي اسليمي دوره‌هاي سلجوقي و ايلخاني دارد.
گورستان تاريخي سجاس که به قبرستان شهدا معروف گرديده در منتهي‌اليه شهرک سجاس قرار گرفته‌است.

تاريخچه:
حمدالله مستوفي در نزهت القلوب مي‌نويسد: سجاس‌رود و سهرورد در اول دو شهر بوده‌است و در فترت مغول خراب شد و اکنون (تاريخ تاليف کتاب) از هر يک به قدر دهي باقي مانده و چند دهي ديگر نواحي آن دارد.

در مُعجَم‌البُلدان سجاس بکسر اولش و فتح آخرش آمده‌است: ابوجعفر محمدبن علي پسر عبدالله بن سعيد سجاسي اديب منسوب به آن‌جاست و سروده‌ها و تک بيتي‌هاي ادبي از او بجا مانده‌است. سجاس شهري است بزرگ با دشتهاي خوشبو داراي غلات فراوان و درختان زياد و همچنين آبي گوارا در جنوب شرقي زنجان و بين اين شهر و زنجان فرسنگ‌ها فاصله‌است و معروف است بر سر زبان‌ها و سال‌هاست که باقيست.

فرهنگ جغرافيايي ايران ج 2 در مورد سجاس نوشته‌است: قصبه‌اي است جزء دهستان سجاس‌رود بخش قيدار شهرستان زنجان واقع در 12 هزارگزي شمال باختري قيدار و 6 هزارگزي راه مال رو عمومي. هواي آنجا سرد و داراي 1867 تن سکنه‌است. آب آنجا از رودخانه سجاس رود تامين مي‌شود. محصولات آن غلات، ميوه، سيب زميني و شغل اهالي زراعت و مکاري، قاليچه، گليم و جاجيم‌بافي

جمعیت : 5846
کد تلفن : 242

سجاس


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:شهر,شهر سجاس,استان زنجان, | 12:57 | نویسنده : عارف بساکی |

خُرَّمدَرّه شهرستاني است در استان زنجان ايران.اين شهرستان در مسير راه آهن و اتوبان قزوين -زنجان مي‌باشد. شهرستان خرم‌دره در 49 درجه و 25 دقيقه تا 48 درجه و 55 دقيقه طول شرقي نصف‌النهار مبدأ و 36 درجه و 25 دقيقه تا 36 درجه و 10دقيقه شمالي خط استوا قرار گرفته‌است.
باشد.

تقسيمات کشوري:
شهرستان خرمدره داراي يک شهر و دو شهرک و يک بخش مي‌باشد.بخش مرکزي شهرستان خرمدره
دهستان الوند
دهستان پلاس
دهستان خليفهلو
دهستان ويستان پائئن
دهستان ويستان بالا
دهستان رحمت آباد
دهستان نصير آباد
دهستان قلعه حسينيه
دهستان سوکهريز
دهستان فلج
دهستان شوير
دهستان اردجين
دهستان باغدره
دهستان اسلام آباد
دهستان انجليين
دهستان خرمدره

جمعيت:
بنابر سرشماري مرکز آمار ايران، جمعيت شهرستان خرمدره در سال 1385 برابر با 60499 نفر بوده‌است.

جغرافيا:
بلندترين ارتفاع 3000 متر واقع در ارتفاعات الوند و کمترين ارتفاع که تقريباً اکثر نقاط شهرستان را شامل مي‌شود برابر 1500 متر است.
ارتفاع آن از سطح دريا 1575 متر مي‌باشد.مساحت شهرستان 407 کيلومتر مربع مي‌باشد.اين شهرستان در قسمت جنوبي استان زنجان واقع شده که از شمال به استان قزوين و از شرق و غرب به شهرستان ابهر و از جنوب به شهرستان خدابنده محدود مي‌شود.منطقه خرم‌دره، منطقه‌اي کوهستاني محسوب مي‌شود.

اقتصاد:
اين شهرستان پتانسيل زيادي از لحاظ صنعت وکشاورزي دارد. گروه صنعتي مينو که از بزرگ‌ترين واحدهاي توليدي شمال غرب کشور است از امکانات بالفعل اين شهرستان است . سيب سرخ اين شهرستان از کيفيت بالايي برخوردار است.

خرمدره


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:شهرستان,شهرستان خرمدره,استان زنجان, | 12:54 | نویسنده : عارف بساکی |

قیدار یکی از شهرهای ایران در استان زنجان است. این شهر مرکز شهرستان خدابنده است. جمعیت این شهر بر طبق سرشماری سال ۱۳۹۰، برابر با ۳۰٫۲۵۱ نفر بوده‌است.

قیدار نام یکی از پیامبران بوده‌است که آرامگاهش در این شهر قرار دارد. او را فرزند اسماعیل و نیای سی‌ام محمد، پیامبر اسلام دانسته‌اند. در کتاب منتهاج البراعه تالیف میرزا حبیب‌الله هاشمی خویی و کتاب جلا العیون تالیف محمد باقر مجلسی نیز به همین منوال شجره قیدار نبی را به ابراهیم و آدم نسبت داده‌اند.

انتساب این بقعه به قیدار نبی با استشهاد ۶۵ نفر از علمای طراز اول مورد تایید قرار گرفته‌است. این بقعه در زمان بلغار خاتون زن غازان خان تخریب و مجدداً در سال ۷۱۹ قمری احداث شد.در تاریخ ۱۳۱۹ قمری این بقعه توسط شخصی بنام امیر جهانشاه خان افشار مرمت شد.

یکی دیگر از جای‌های گردشگری قیدار غار کتله‌خور است. جدیداً در نزدیکی زرین رود غار جدید خشکی آبی بنام زرین غار کشف شده‌است که نیاز به توسعه داردو می‌تواند از مکانهای تفریحی قیدار باشد.

مردم ساکن این شهر ازحق زارعانه ملک برخوردارند و مستاجر اداره اوقاف و امور خیریه میباشندونقل وانتقالات ملکی در واقع انتقال اجاره است. در مورد صحت عقد وقف، مشخص بودن واقف ومشروعیت وی برای وقف، مقدار و نسبت و مشاع یاشش دانگ بودن وقف و.. دراین شهر اطلاعات مشخصی موجود نبوده ونیاز به توضیح وجود دارد.

شهر قیدار

شهر قیدار

شهر قیدار

شهر قیدار

شهر قیدار


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:شهر,شهر قیدار,استان زنجان, | 12:53 | نویسنده : عارف بساکی |

موقعیت جغرافیایی:

شهر ارمغانخانه مرکز بخش قره پشتلو از توابع شهرستان زنجان در بهمن ماه 1387 با تصویب هیأت وزیران بعنوان شهر شناخته شده و از تیر ماه 1388 شهرداری در این شهر تاسیس و فعالیت خود را آغاز نموده است این شهر در 32 کیلو متری استان واقع شده و از نظر مختصات جغرافیایی در 48 درجه و 32 دقیقه طول جغرافیایی و 36 درجه و 58دقیقه عرض جغرافیایی در غرب شهر زنجان استقرار یافته است میانگین ارتفاع محدوده شهر از سطح دریا 1940 متر می باشد.

مسیر اصلی شهر از سمت زنجان بوده جاده ترانزیت بطرف عثمانی (ترکیه کنونی) از این شهر می گذرد که راه ارتباطی بین زنجان و اردبیل بشمار می رود.

ویژگیهای تاریخی:

شهر ارمغانخانه از دو کلمه آر و مان تشکیل شده و پیداست شهرستان آر مخفف آریایی و مان مخفف خانه (آریایی خانه) بوده و در کتاب مرآه البدان، کتاب گلگشت قدیمی و یا در کتاب روضه الصفای ناصری قید گردیده است و از آنجائیکه روستاهای قدیمی بنام گلوا (جلیل آباد کنونی)ماری (در واژه نامه به معنای ارمنی)و ولگران ( ولیاران کنونی) به معنای پاسبان و نگهبان کوه ، وننه(وننق) جایی که آب گرم از آن می جوشد که پارسی ها (قوم پارت) به خاطر آب و هوای معتدل این منطقه را آریا خانه نام گذاری کرده اند .

در زمان حکومت زندیه هنگام عبور کریم خان زند از زنجان که با اهداء هدایا از سوی آذربایجانی ها در این محل (تورپاخ قلعه) به وی انجام گرفت شهرآرمان خانه به ارمغانخانه تغییر نام یافت.

قبرستان ارامنه و همچنین وجود قلعه های متعددی از جمله تورپاخ قلعه و قلعه صنم خاتون و قلعه هایی که از آن به کله یاد شده حائز اهمیت بودن منطقه را نشان می دهد به همین جهت زمانی ارمغانخانه نگین آذربایجان بوده که این آثار باستانی ،هوای معتدل ،کوههای زیبا و دشتهای سرسبز از جمله دشت وسیع سهرین با سی هزار هکتار در جنوب شرق شهر ارمغانخانه که تنها مأمن آهوان با 1450 رأس آهو در شمال غرب کشور و وحوش و پستانداران دیگر می باشد و نزدیکی به فرودگاه زنجان می تواند این شهر را به قطب گردشگری تبدیل نماید . .

در زمان های قدیم شهر ارمغانخانه بر اثر سیل و بلایای طبیعی در زیر خاک مدفون شده که می تواند اکتشافات مهمی توسط باستان شناسان صورت گیرد.

شهر ارمغان خانه

شهر ارمغان خانه


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 14 آذر 1394برچسب:شهر,شهر ارمغان خانه,استان زنجان, | 12:52 | نویسنده : عارف بساکی |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 53 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • سه صفر هشتاد